جذاب

/jazzAb/

    appealing
    attractive
    catching
    charming
    cunning
    engaging
    engrossing
    fetching
    lovely
    magnetic
    nice
    prepossessing
    stunner
    taking
    winning
    winsome
    nifty
    stunning
    (very) attractive

مترادف ها

absorbing (صفت)
جاذب، درکش، دراشام، جذاب، جالب، دلربا

charming (صفت)
جذاب، دلربا، فریبنده، فریبا

appealing (صفت)
جذاب، خوش نما

nifty (صفت)
جذاب، زیرک، چالاک، نکته دان

cute (صفت)
جذاب، زیبا، دلفریب

slick (صفت)
مطلق، جذاب، ماهر، صاف، نرم، یک دست، لیز

fetching (صفت)
جذاب، دلربا، گیرنده

lovable (صفت)
جذاب، دوست داشتنی، محبوب

loveable (صفت)
جذاب، دوست داشتنی، محبوب

dashing (صفت)
جذاب، بی پروا، بی باک، زنده دل

bonnie (صفت)
جذاب، دلپذیر، زیبا، قوی و زیبا

bonny (صفت)
جذاب، دلپذیر، زیبا، قوی و زیبا

copacetic (صفت)
جذاب، عالی، عمده، درجه یک

personable (صفت)
جذاب، موقر، خوش قیافه، شخصی، با شخصیت، خوش سیما

well-off (صفت)
جذاب، جالب، پولدار، ثروتمند، دارای زندگی اسوده

پیشنهاد کاربران

جذاب کسی است که از نگاه به او سیر نمیشویم. فردی که از زیبایی منحصر به فرد و درخشندگی و زیبایی بسیار بالا و به یاد ماندنی برخوردار باشد را میگویند ، کسی که عیبی در او نیست بلکه افتخارات ظاهری و باطنی مثل بیان و سلیقه بسیار بالایی دارد ، او فردی باکمالات است … .
جذاب: همتای پارسی این واژه ی عربی در زبان های باستانی، اینهاست:
زاوین ( مانوی: zaven )
رامانیگ ( پارتی: ramanig )
هاکسو ( سنسکریت: bhāks: جذب با پسوند �او� )
لیاک leyāk ( سنسکریت: ley: جذب با پسوند پهلوی �آک� ) .
جذاب
ریشه:جذب
آهنگ:فعال=کننده فعل
پس می توان گفت جذاب کسی یا چیزی است که "جذب" می کند، جذب برابر گیرش است پس می توان واژه "گیرا، گیرنده" را پیشنهاد داد که "گیرا" بهتر است.
گیرنده: جاذب.
گیرندگی: جاذبی
گیرا: جاذبه
گیرایی: جاذبیت.
گیراگ: جذاب.
گیراگی: جذابیت.
و من الله تزریق!
🇮🇷 همتای پارسی: گیرا 🇮🇷
گیراک: کشاک: رباک.
دلکش
در تورکی به جذاب �eki�ı === چِکیجی
اندرکشنده. [ اَ دَ ک َ / ک ِ ش َ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) جذب کننده. ( فرهنگ فارسی معین ) . و رجوع به اندر کشیدن شود.
کاملا مشخصه. جذاب ریشه ش از جذب میاد، یعنی کسی که جذبت میکنی یا بهتر بگم جذبش میشی. یا همون تو دل برو
فریبنده، گیرا، تودل برو، دلربا، زیبا، ملیح، خوشایند، دلپذیر، دلکش
شیرین چهره - زیبا - دوست داشتنی
دل نواز
جذاب و دوست داشتنی=بانمک
دلفریب
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
هاکْسو ( سنسکریت: بْهاکس= جذب + پسوند فاعلی اوستایی «او» )
لایاک ( لایا از سنسکریت: لَیَ= جذب + پسوند «اک» )
لایوگار ( لایوگ از سنسکریت: لَیَیوگَ= جذب + پسوند فاعلی «ار» )
...
[مشاهده متن کامل]

سایوجاک ( سایوج از سنسکریت: سایوجیَ= جذب + پسوند فاعلی «اک» )
گیرا، دلربا ( پارسی دری )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس