جدیت

/jeddiyyat/

    effort
    endeavour
    activity
    action
    industriousness
    seriousness

فارسی به انگلیسی

جدیت کردن
peg, to effort

مترادف ها

gravity (اسم)
شدت، جدیت، سنگینی، اهمیت، وقار، ثقل، جاذبه زمین، درجه کشش، دشواری وضع

action (اسم)
گزارش، عمل، فعل، کنش، کار، کردار، جدیت، اقدام، بازی، حرکت، رفتار، نبرد، جنبش، تاثیر، تعقیب، اشاره، وضع، پیکار، طرز عمل، تمرین، سهم، سهام شرکت، جریان حقوقی، اقامهء دعوا، اشغال نیروهای جنگی، اثر جنگ، جریان

acting (اسم)
بازیگری، کفیل، فعالیت، ایفای نمایش، کاری، جدیت

enthusiasm (اسم)
جدیت، حیرت، الهام، اشتیاق، غیرت، شور و ذوق، هواخواهی با حرارت، وجد و سرور

impressment (اسم)
جدیت، حرارت، مصادره، اعمال زور، بکار اجباری گماری، اثر گذاری

پیشنهاد کاربران

با پشتکار - تلاش کامل
سخت کوشی
پشتکار
سختگیری
سخت کوشی، ، تلاش
بخشندگی و از خود گذشتگی که از جود و احسان سرچشمه گرفته است. و لذا کوشا و ساعی در کار که از خود گذشتگی نشان میدهد جدیت است

بپرس