جدول

/jadval/

    chart
    edging
    puzzle
    scheme
    table
    schedule
    list
    kerb
    [o.s.] brook

فارسی به انگلیسی

جدول ارا
tabulator

جدول بند
tabulator

جدول بندی
tabulation

جدول بندی کردن
tabulate

جدول پرداخت اقساطی
installment plan

جدول تعرفه ها
tariff

جدول تناوبی
periodic table

جدول خیابان
curb

جدول دوره ای
periodic table

جدول زمانی
schedule

جدول ساز
tabulator

جدول ساعات نجومی
horoscope

جدول ضرب
multiplication table

جدول مرگ و میر
mortality table

جدول مندلیف
periodic table

جدول کلمات متقاطع
crossword puzzle

مترادف ها

curb (اسم)
جلوگیری، بازداشت، زنجیر، عنان، جدول، لبه پیاده رو، هویزه، حاشیه پیاده رو

list (اسم)
کنار، صورت، ریز، نرده، سیاهه، فهرست، جدول، کجی، شیار، سجاف، فرد، میدان نبرد

schedule (اسم)
صورت، برنامه، فهرست، جدول، برنامه زمانی، جدول زمانی، فرانما

tableau (اسم)
تابلو، پرده نقاشی، جدول، دورنمای نقاشی

table (اسم)
لوح، فهرست، جدول، میز، سفره، کوهمیز، لیست

chart (اسم)
جدول، نگاره، گرافیگ، ترسیم اماری، نقشه

diagram (اسم)
نما، طرح، جدول، شکل هندسی، خط هندسی

پیشنهاد کاربران

جدول کنار خیابان = خِشت چین ( از نوع سیمانی )
جدول مجله = بر خشت
جدول ضرب = در خشت
پیشنهاد واژه های "راینما، سامانه، گروه مند" برای واژه جدول.
ساختمان هر واژه:
1 - راینما از دو بخش رای نما درست شده است. رای ( بر پایه دیدگاه من زیر واژه "نظم دادن" ) برای نظم است. نما هم پسوندی است که ویژگی نشان دهنده به واژه می افزاید. پس راینما می شود چیزی که نظم را نشان می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

2 - سامانه واژه ای است که امروزه شناخته شده است و برابر چیزی است که سامان دارد، سامانمند، که در عربی به آن "نظام" می گویند.
3 - گروه مند از دو بخش گروه و مند درست شده است. مند پسوندی است که دارندگی را به واژه می افزاید. پس گروه مند چیزی است که گروه ( در اینجا برابر همان خانه های مربعی و رده است ) دارد.
از نگاه من واژه 1 بهترین است، چرا که واژه 2 کاربرد های دیگری پیدا کرده و شاید دچار سردرگمی شود ( ولی خود واژه بسیار شایسته است ) . واژه 3 هم زیاد است و گویش آن آسان نیست.
بدرود!

واژه جدول
معادل ابجد 43
تعداد حروف 4
تلفظ jadval
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( جَ وَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی jadval
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژه نامه آزاد
پیچاز - جُوی
جدول ضرب = پیچازِ زَد
جدول بندی = جُوی سازی
Curb جدول . لبه ی پیاده رو
چارکت ( به فتح کاف )
به چهاردربلوچی چارمی گویندودرفارسی مخفف عددچهاراست وکت درحال حاضردربلوچی به خانه میگویندودرفارسی قدیم کت یا کدهم معنی خانه رامیدهد

پسیکانالیست=روان شناس
( = لیست، فهرست؛ مانند: جدول تناوبی یا عناصر ) این واژه عربی است و پارسی آن این می باشد:
آنوگ ( سنسکریت: اَنوکرَمَ )
( = تابلو؛ مانند: جدول ضرب ـ اعداد ـ مسابقات و. . . ) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
دِیراپ ( کردی: دیراوْ )
چیترا ( سنسکریت )
( = خانه های کوچک مربعی؛ مانند: جدول کلمات متقاطع ) این واژه عربی می باشد و پارسی آن این است:
پَهلَک ( سنسکریت: پْهَلَکَ )
( = دیوار سیمانی جوی آب ) این واژه عربی است و پارسی آن این می باشد:
نوکین ( کردی: نوکه ن )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس