جداگانه

/jodAgAne/

    separate
    distinct
    individual
    individually
    particular
    several
    severally
    single
    separate(ly)

مترادف ها

separate (صفت)
جدا، جداگانه، اختصاصی، منفصل، مجزا، علیحده

antiseptic (صفت)
ضد عفونی، گندزدا، تمیز و پاکیزه، پلشت بر، جداگانه، ضد عفونی برای عمل جراحی

aside (قید)
جداگانه، بکنار، گذشته از، بیک طرف، در خلوت

پیشنهاد کاربران

علی حده [ ع َ لا ح ِ دَ ]
بهتره برای جداگانه Individually استفاده بشه.
separately برای موارد بصورت مجزا.
متفاوت . . . . . .
علیحده
بجای واژه ی از ریشه عربی «متفاوت» می توان از واژه ی «جداگانه» سود جست؛ نمونه:
این ها جُستارهایی جداگانه اند.
بجای «تفاوت» نیز می توان آمیخته واژه ی «جداگانگی» بکار برد؛ نمونه:
پرداختن به این جداگانگی تاریخی، جُستار این یادداشت نیست.
بهزاد انصاری ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۴

بپرس