جبین

/jabin/

    brow
    forehead

فارسی به انگلیسی

جبین درهم کشیدن
to knit the brow

جبین گشوده
outgoing

مترادف ها

brow (اسم)
سیما، پیشانی، جبین، خط ابرو، اب رو

پیشنهاد کاربران

شومن. [ م َ / م ِ ] ( هزوارش ، اِ ) به زبان زند و پازند بمعنی پیشانی باشد . ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) .
جبین از جبن به معنی ترسبی مورد است جبین را از آن جهت جبین گویند که ترس انسان در پیشانی او سریع تر از هر جای بدن او با عرق کردن و غیره. . ظاهر می شود.
تقدیر وقسمت
خوب وبد
تیک
پیشانی . .