جبن

/jobn/

    cowardice

مترادف ها

dismay (اسم)
ترس، جبن، بی میلی، وحشت زدگی

cowardice (اسم)
بزدلی، جبن، نامردی، ترسویی

timidity (اسم)
بزدلی، جبن، ترسویی، کمرویی، حجب

pusillanimity (اسم)
بزدلی، جبن، ترسویی، کم دلی، کم جراتی

poltroonery (اسم)
بزدلی، جبن، ترسویی

timidness (اسم)
بزدلی، جبن، ترسویی، کمرویی، حجب

پیشنهاد کاربران

ترسیدن از خرچ کردن مال
ترس از خرچ کردن مال
عالمان اخلاق از جهات مختلف انواع متعددی را برای صبر بیان داشته اند. یکی از این مفاهیم عام صبر در دشواری های جنگ است که همان شجاعت بوده و در مقابلش جُبُن یا ترس قرار می گیرد
کسی که زود رنج است و زود واکنش نشان می دهد.
بزدل
ترسو
《 پارسی را پاس بِداریم》
جُبن
واژه ای اَرَبی که شایَد ریشه یِ پارسی داشته باشَد :
جُبن < زُبن < زَبون = زَبُن : زَ - بُن = بیرون اَز بُن
واژه هایِ هَم مینه زیر دارایِ رَده یِ زَبانی هَستَند :
...
[مشاهده متن کامل]

جُبن = تَرس ، بُزدِلی
خوف = بیم ( بَهیمه اَز بیم جانِوَرانِ تَرسناک )
وَحشَت = هَراس
رُعب = باک
مَهب ( پارسی ست اَز مَه = بُزُرگ ) = مَحابا ، مَهابَت ، مَهیب

مخالف تهور
ترس
بزدلی , ترسویی , کمرویی , حجب , وحشتزدگی

بپرس