جبار

/jabbAr/

    despot
    orion
    powerful
    tyrannical
    almoghty
    [n.] tyrant
    oppressor
    [astr.]the orion

مترادف ها

tyrant (اسم)
غاصب، ستمگر، ظالم، جبار، حاکم ستمگر یا مستبد، سلطان ظالم

taskmaster (اسم)
کارفرما، سرکارگر، سر عمله، جبار، مباشر ظالم

unmerciful (صفت)
بی رحم، نامهربان، جبار

پیشنهاد کاربران

جبران کننده، حتی این صفت خدا بدین معنی نیز استعمال شده است که خداوند برای بندگانش جبران خواهد کرد و آنکه به او تکیه کند قطعا متضرر نشده است.
جبار سفاک: ستمگر خونریز، فرمانروای بی رحم وستمگری که خیلی راحت خون می ریزه و ادم میکشه. مثل چنگیز خان مغول که هزاران لعنت و توف تو قبر منحوسش!
ویدا
جبار=متکبر
ظلم کیش. [ ظُ ] ( ص مرکب ) ستم پیشه :
ز رای روشن و تدبیر ملک پرور اوست
که دادکیشان بیشند وظلم کیشان کم.
سوزنی.
جبار غالب قدرتمند و بی رحم
یکی از معانی جبار ، شکسته بند
قهار - ظالم - قاهر
کلمه : ( جبار ) صفت آدمی است ، یعنی انسانها را با آن توصیف می کنند، می گویند فلانی جبار است ، یعنی نواقصی را که دارد به این وسیله جبران و روپوشی می کند، که به دروغ ادعا کند که من بزرگتر از آنم که چنین
...
[مشاهده متن کامل]
نواقصی داشته باشم چه اینکه این ادعا را به زبان جاری کند، و چه با قیافه گرفتن و خود بزرگ شمردن ، و برای خود مقام و منزلت قائل بودن ، مقام و منزلتی که استحقاق آنرا ندارد، و این تنها در مقام مذمت بر آن شخص اطلاق می شود نه در مقام مدح .

مسلط. یکی از ویژگی های خداوند تعالی
جبار
همان کلمه گابار است
از دیدگاه دوست داران گاو ( گاو پرستان ) به معنی ظالم و ستمکار است آنکه به گاو بی احترامی می کند و بار با گاو حمل می کند و گاو را قربانی می کند.
از دیدگاه مهرپرستان آنکه با گاو بارکشی می کند و گاو را قربانی می کند توانا و بزرگ است و به همین خاطر گابار معنی پسر جوان نیز می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

ستم ران. [ س ِ ت َ ] ( نف مرکب ) ستم کننده :
شاه جهان مهدی ظفر یعنی شبان دادگر
ایام دجال دگر گرگ ستم ران پرورد.
خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 468 ) .
معنی جبار =ضالم
معنی رحمان =مهربان و بخشنده
معنی
جبار =بخشنده
باجبروت باعظمت. . . سوره ی حشرآیه 22
لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿٢١﴾ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ﴿٢٢﴾ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿٢٣﴾ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الأسْمَاءُ الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٢٤﴾
...
[مشاهده متن کامل]


از روی اجبار
هوالعلیم
ریشه کلمه جبار ، جبر است؛
جبر متضاد اختیار است؛
جبر یعنی آنچه انجامش دراختیار ماو تحت اراده ما نباشد؛
جبر کاری است که انجامش توسط توانمندی است که توانمندتر از ماست؛
جبر هم میتواند خیر ونیکی باشد هم شر و بدی؛
...
[مشاهده متن کامل]

جبار صیغه مبالغه است ، یعنی بسیار جبر کننده ؛ حال اگر انسان قدرتمند ی به زیر دستانش ظلم کند اوراجبار می نامند یعنی بسیار ستمگر؛
این کلمه 10 بار در قرآن آمده که9 بار آن بر غیر. خداوند اطلاق شده و بار معنائی آن منفی است و 1 بار بعنوان صفت خداوند آورده شده ( سوره حشر آیه23 ) که به معنای جبران کننده ، ترمیم کننده ، و نیز به معنای با شکوه وجبروت است. . . . .
هوالعلیم

هوالعلیم
بسیار جبران کننده؛
وبسیار ترمیم کننده، از صفات بارى تعالی ؛
وبسیار ستمگر، ازصفات بندگان ظالم

ریشه کلمه جبار ، جبر است؛
جبر متضاد اختیار است؛
جبر یعنی آنچه انجامش دراختیار ماو تحت اراده ما نباشد؛
جبر کاری است که انجامش توسط توانمندی است که توانمندتر از ماست؛
جبر هم میتواند خیر ونیکی باشد هم شر و بدی؛
...
[مشاهده متن کامل]

جبار صیغه مبالغه است ، یعنی بسیار جبر کننده ؛ حال اگر انسان قدرتمند ی به زیر دستانش ظلم کند اوراجبار می نامند یعنی بسیار ستمگر؛
این کلمه 10 بار در قرآن آمده که9 بار آن بر غیر. خداوند اطلاق شده و بار معنائی آن منفی است و 1 بار بعنوان صفت خداوند آورده شده ( سوره حشر آیه23 ) که به معنای جبران کننده ، ترمیم کننده ، و نیز به معنای با شکوه وجبروت است. . . . .
هوالعلیم

یکی از صفات خداوند
قدرتی عظیم که بر همه مسلط است ودتنها تصمسن گیرنده است
باجبروت
مستبد
یک مرد پاک و بی عیب، باغیرت و جذاب، مهربان و دلسوز

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس