malefactor murderer thug vital murderess criminal felon sincerely devoted
فارسی به انگلیسی
جانی خانی
[obs.] hair - sack
جانی روانی
psychopath
جانی فراری
outlaw
جانی مسلح
gunman
جانی وار
murderous
مترادف ها
convict(اسم)
جانی، مجرم، محکوم، محبوس
bane(اسم)
قاتل، زهر، مایهء هلاکت، جانی
criminal(اسم)
جانی، مقصر، بزهکار، جنایت کار، خاطی
felon(اسم)
جانی، گناهکار، بزهکار، جنایت کار، عقربک
highbinder(اسم)
جانی، جاسوس یا مراقب دیگری
malefactor(اسم)
بدکار، جانی، جنایت کار، تبه کار
پیشنهاد کاربران
جانی: این کلمه در عربی و فارسی به دو معنای مختلف به کار می رود که نباید آنها را با هم خلط کرد. جانی ( اسم فاعل جنایت ) در عربی به معنای جنایتکار است و در فارسی نیز وارد شده است. اما جانی واژه فارسی ( مرکب از جان /ی صفت ساز ) است به معنای "عزیز چون جان" است ... [مشاهده متن کامل]
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن از دوستان جانی مشکل توان بریدن در عین حال جانی به عنوان صفت برای آسیبی که به جان وارد می شود نیز به کار می رود: تلفات جانی، ضایعات جانی، خطر جانی. ( نجفی، ابوالحسن، غلط ننویسیم )
جنایت شعار ؛ جانی. جنایت پیشه.
معنی قاتل و مجرم
معنی جانی آدم کش نیست آدم کن هست جانی سینز
جنایتکار
با سپاس از سرکار اردشیر میرزاد که بالاتر فرمودند: *در فارسی اوستایی، کسی که جان گیرد. و عربی آنرا از پارسی وام گرفته است* می خواهم از ایشان خواهش کنم اگر گواه ( سند ) ای هم برای فرمایششان دارند، رو ( ارائه ) نمایند، دست کم برای بخش نخست که: ... [مشاهده متن کامل]
*جانی در فارسی اوستایی، کسی است که جان گیرد* آیا چه گواه ( سند ) ای دارید که این واژه، فارسیِ اوستایی است؟
دوست داشتنی ترین شخصی که مانند تن شیرین است
آنکه جان می گیرد ، جنایتکار ، قاتل ، تبهه کار
از گور بر خواسته
در فارسی اوستایی، کسی که جان گیرد. و عربی آنرا از پارسی وام گرفته است