برانگیختن، عمل کردن، رفتار کردن، کنش کردن، کار کردن، جان دادن، روح دادن، اثر کردن، بازی کردن، نمایش دادن
جان دادن، مردن، درگذشتن، تلف شدن، فوت کردن، بشکل حدیده یا قلاویز دراوردن، با حدیده و قلاویز رزوه کردن
جان دادن، روح دادن، زندگی بخشیدن، نیرو دادن، روح بخشیدن، حیات بخشیدن
تشویق کردن، تحریک کردن، جان دادن، روح دادن، سر غیرت اوردن، بر سر غیرت اوردن