جامه پوشاندن


    invest

مترادف ها

tog (فعل)
لباس پوشیدن، جامه پوشاندن

پیشنهاد کاربران

جامه کردن. [ م َ/ م ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جامه در بر کردن. ( بهار عجم ) ( از ارمغان آصفی ) . رجوع به جامه در بر کردن شود.
نگاهت
شکست ستمگری ست ــ
نگاهی که عریانی روح مرا
از مهر
جامه یی کرد
شاملو

بپرس