جامه
گویش:jameh
پارسی یا عربی یا انگلیسی:پارسی
برابر:پیراهن
جامه. [ م َ / م ِ ] ( اِ ) پارچه بافته نادوخته را گویند.
یامک میگویند از فهلوی است! در کدام کتاب و شعر فهلوی ؟
یاما به جامه
مثل آی یانا به آیینه
یا تاوا به تاوه از مصدر تاولاماک توولاماک
... [مشاهده متن کامل]
ساوا به ساوه
یاماک قطعه ای پارچه برای رفع پارگی که در تورکی روز استفاده میشه .
در همین ساختار مفهومی
یاماخلی
یاماخلاماخ
سلب
نوعی لباس ، پیراهن
در لری بختیاری
جامه: جُوِه ( پوشش بالا تنه )
جُوِته بِدِرار: جامه ات را دربیاور
تن پوش
جامه اهدایی بزرگان یا بهتره بپرسیم از گوگل : به بزرگان چه لباس و با جامه اهدا میکنند = خلعت
پیراهن لباس
پامدوگ
جامه:پوشش، پوشیدنی، پوشاک، پیراهن، پیرهن، لباس.
لباس، پیراهن
لباس، خلعت، پوشش، پوشیدنی، پوشاک، پیراهن، پیرهن، ثوب، حله، دثار، رخت، قمیص، ملبوس، جام، صراحی
جامه: بستر و رختخواب
( به خواب و به آرامش آمد شتاب
بغلتید بر جامه افراسیاب )
و یا
( از آن خوردن زهر با کس نگفت
یکی جامه افگند و نالان بخفت )
دکتر کزازی در مورد واژه ی جامه می نویسد: ( ( "جامه" را که هم در معنی پوشیدنی به کار می رود و هم در معنی گستردنی، بِدُرُست می توان با کار برد "رخت" سنجید ؛ این واژه نیز، هم در معنی لباس بکار می رود، هم در" رختخواب" در معنی بستر و بالین. ) )
... [مشاهده متن کامل]
( نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۳٠۸. )
جامه در پهلوی یامگ yamag بوده است .
( همان ص 245 )
جامه بیرون کشیدن : لباس را از تن در آوردن
" حسنک را فرمودند که جامه بیرون کش "
یعنی لباست را در بیاور.
تاریخ بیهقی، دکتر فیاض، ۱۳۸۴ ، ص ۲۳۳.
لباس
کسا
خلعت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)