spy (فعل)جاسوسی کردنstag (فعل)کوتاه کردن، پاییدن، جاسوسی کردنespy (فعل)تشخیص دادن، جاسوس بودن، جاسوسی کردن، بازرسی کردن، دیده بانی کردنfink (فعل)جاسوسی کردنnark (فعل)ازردن، جاسوسی کردنpickeer (فعل)جاسوسی کردن، لاس زدن، زد و خورد کردن