جاسوس

/jAsus/

    informer
    mole
    secret agent
    snitch
    spy
    stool pigeon
    fink
    rat
    ratter
    nark

فارسی به انگلیسی

جاسوس دوجانبه
double agent

جاسوس فرستادن
plant

جاسوس وار
snoopy

جاسوس وارانه
snoopy

مترادف ها

intelligencer (اسم)
پیغام بر، جاسوس، مخبر

beagle (اسم)
جاسوس، کاراگاه، تازی شکاری پاکوتاه

spy (اسم)
عامل، جاسوس

snoop (اسم)
جاسوس، جستجو کننده

tailer (اسم)
جاسوس، تعاقب کننده

informer (اسم)
مبلغ، جاسوس، کاراگاه، خبر رسان، خبر بر، خبر دهنده، خبرچین، سخن چین، اگاهگر

undercover agent (اسم)
جاسوس

stoolie (اسم)
جاسوس

پیشنهاد کاربران

به نظرم سخن چین نمیتونه جایگزین درستی برای کلمه جاسوس باشه
جاسوس کسیه که پنهانی اطلاعات رو جستجو میکنه و بیشتر کارش دخالت به هدف خراب کردنه و کسی از هویتش و اینکه چه کاره اس و برای کی کار میکنه خبر نداره و اطلاعاتی ازش بیرون نمیاد
...
[مشاهده متن کامل]

ولی سخن چین ممکنه پنهانی این کارو نکنه و اصلا نیازی به پنهان کاری نداره
ممکنه همه بدونن کیه و از کجا میاد و فقط قصدش خراب کردن رابطه دو یا چند نفر باشه و کارش چیزی مثل دو رویی و غیبت و اینا باشه

خوب بعضی جاها نیاید از کلماتی که شایسته نیست استفاده کرد برای معنی جاسوس.
پس معنی جاسوس میشه جانسور
پنهان پژوە
راپرتچی
سخن چین
به نظر من سخن چین مناسب ترین جایگزین فارسی برای واژه جاسوس باشد
سخن چین
به باور بنده سخن چین مناسب ترین جایگزین فارسی برای واژه جاسوس باشد.
ریشه ی ایرانی و پارسی واژه ی جاسوس!
جاسوس
جاسوس عربی گشته از ریشه واژه جستجو پارسی است. پس این واژه را میتوان در زبان پارسی پذیرفت و افزود
جاسوس : اَنیشه - اَبِش - اَبیشه
جاسوسی : اَنیشگی
جاسوسی کردن ( تَجَسُّس ) : اَنیشَهیدن - آبِشتیدن
جاسوس برابر ایش
اپیشه ، ابیشه ، آیشتنه ، آیشنه ، انیشه ، آبشت ، زبانگیر=جاسوس
مژده خواه=کسیکه بدلیل آوردن خبر خواهان دریافت مژدگانی باشد را هم میگویند
لشکرپژوه. [ ل َ ک َ پ ِ / پ َ ] ( نف مرکب ) جاسوس و خبرگیر. ( آنندراج ) .
خبرچین
بجز آمیخته واژه ی �خبرچین�، کم و بیش همه ی برابرهای یاد شده در بالا نادرستند؛ از همه بدتر، واژه ی �سخن چین� است که بزبان توده ی مردم �حَرف درست کُن� می شود: هنجار و رفتاری زنانه بویژه زنان سده های میانی بهنگام دورهمی هایی همراه با سبزی پاک کردن؛ به همین شوند نیز زبانزد �سبزی پاک کنی [دیگری و دیگرانی که نیستند]� نیز ناسرراست به آرش سخن چینی است.
...
[مشاهده متن کامل]

یکی از سازمان های جاسوسی می توان به سیا ( CIA ) سازمان جاسوسی آمریکا اشاره کرد.
جاسوس ها افرادی اند که به جایی نفوذ می کنند یه سعی بر جلب اعتماد کسی می کنند تا به هدف خود برسند ، و حال هدف آنها ممکن است هدفی خوشایند و مثبت و یا ناخوشایند و منفی باشد.
جاسوس ها معمولا برای افرادی کار می کنند یا گاهی تنها هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

جاسوس هایی که برای اهداف منفی خبرچینی می کنند آدم فروش و پست هستند.
جاسوس هایی داریم به نام 《جاسوس دوجانبه》 که ده برابر بدتر از جاسوس هایی با اهداف منفی هستند و آنها اینگونه کار می کنند : با مثالی ساده شرح می دهم. مثلا شرکتی جاسوسی را به شرکت رقیب برای دزدیدن برنامه های آینده ( و در نتیجه اهداف نا سالم ) می فرستد و فرد فرستاده شده برای هر دو طرف کار می کند.
جاسوس های آدم فروش ، در صورت دستگیری به صورت جدی به سزای اعمال خود می رسند.

ادم فروش
ابشت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس