اگر جیر را از جِر / جَر / چِر / چَر ( چریدن ) / چراییدن و . . . بدانیم یعنی حفره / شکاف و هواخور همانی که دوستی گفتند فریاد و . . . میشود نمونه دیگر فریاب گفته هایم واژه جار هست که اشاره به فریاد و هوا و حفره و هنجره دارد
... [مشاهده متن کامل]
اگر جیر را از گیر بدانیم که در gear لاتین هم آنرا داریم باید به گِر / گِره / گیره و . . . اشاره کنیم که همگی به توده و سفت شدن اشاره دارند ( در زبان مازندرانی این توده و سفت شدن نشان از سرسختی و بیمار نشدن شد = سخت جان بودن که نشان از سلامتی شده )
از همینرو در جایجای ایران به دو چیز اشاره پیدا کرد
1 - حفره / شکاف / فریاد
2 - سفت و سخت بودن / توده
اون دوستیکه جیر را به پایین نسبت داده دلیلش اینست که هرچیزی که توده شود در پایین جم میشده ؛ همچنین میتواند به زیر اشاره داشته باشد چراکه خود زیر یا زیرا اشاره به داشتن پی و پایه و دلیل اشاره دارد پس میتوان گفت جیرده اشاره به زیرده / زیراده دارد یعنی روستایی پایینی
چرا در برخی جاها جیر را بالا نوشتند ؟؟؟ چون در جار زدن یعنی عَلَم کردن = اعلام کردن یعنی از برپا داشتن آنرا اقتباس کردند برای همین اشاره به بالا یافت ؛ از همنیرو جارو یعنی بسیار بلند و جاروب هم میتواند از جا روب ( تمیز کننده مکان ) آمده باشد و هم از جار روب ( بلند روباینده = تمیز کننده بلند )
جارو / جاروب: هر دو واژه صحیح است و هر دو به یک معنی است و در متون معتبر فارسی با ارزش یکسان به کار رفته اند.
( نجفی، ابوالحسن، غلط ننویسیم )