جارو کردن


    broom
    sweep
    to sweep

پیشنهاد کاربران

روبیدن
جارو کردن زیر پای کسی را : [عامیانه، کنایه ] موجب اخراج کسی از کاری یا جایی شدن.
جارو کردن زمین
The maid swept the floor
خدمتکار کف اتاق را جارو کرد.
جاروکشی، رفتن، نظافت، روفتن

بپرس