جاذبه ؛ جذب ، چسب ، چسبیدن ، چسبیده شدن
جاذبه قابل تبدیل به چاسبه
چاسبه ، چستن ، جستن ، جستار
جستار ؛ جُستن ، جُسته شده، جوئیده شده ، یافته ، تحقیق ، نتیجه ، کند و کاو شده ، رسیده های علمی جذاب ، حاصل شده ، مطالب جستجو شده ی جذاب علمی
... [مشاهده متن کامل]
جستار ؛ مطالب جذابی که منجر به کشیده شدن انسان به سمت آن برای مطالعه می شود.
جُستن قابل تبدیل به جُزتن که منتهی به کسب جایزه و جزیه و مجهز شدن و جائز شدن و مجاز شدن و مجذوب شدن و جاذبه می شود.
جزیه ؛ جایزه
اجازه ؛ مجوز ، مجاز کردن
جایزه ؛ جزیه و جزا جهت اجازه و مجاز بودن و ادامه ی انجام کار و جایز کردن با تایید و تصدیق
مجیز ؛ مجازی ، مجاز بودن ، اجازه داشتن ، جایز کردن ، جایزه دادن ، مجوز دادن ، تصدیق و تایید کردن
مجیز گو ؛ تصدیق کننده و تایید کننده
Jaz ebe با تلفظ جاز ابه: Jaz 525 :
صرف نظر از دیدگاه های علمی نیوتون و انشتاین در شرح و توضیح پدیده ی گرانش و فرمولبندی آن به زبان ریاضی، جاز یک نوع موزیک یا موسیقی می باشد و 525 آوای عددی و اصلی آن در گوش دل بعضی از خردمندان گمنام باستانی و فرا باستانی. عدد 2 اشاره به دستان یا پاهای افراد انسانی داشته و یکی از 5 ها اشاره به تعداد انگشتان دست یا پای راست و 5 دیگر به انگشتان دست یا پای چپ که در مجموع هرکدام 10 تا می باشند. راز ژرفی که در پشت پرده ظاهر اعداد 2 و دو تا 5 و 10 نهفته اینست که هر فرد انسانی چه زن و چه مرد در آفرینش اولیه یا مبدئی همین واقعیت و طبیعت در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین به شکل خانواده های ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی یا بصورت پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج ملکوتی یا آسمانی و هرکدام در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی، دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل آفریده شده و از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند و جملگی بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی ( به احتمال قریب به یقین یا نزدیک به حقیقت در سن چهل سالگی ) .
... [مشاهده متن کامل]
در این دنیا فقط یکی از آنها از مادر متولد شده، میشود و خواهد شد و نُه تای دیگر نه در نُه دنیای دیگر بلکه در شش دنیای دیگر در طول همین دنیا ( در پیش و در پس همدیگر روی یک مسیر دایره ای شکل ) و از خمیر مایه ساختاری همین دنیا و نه از خمیر مایه ی دیگری.
در این مورد از دیدگاه فردی من، دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی ( یهودیت و مسیحیت و اسلام ) یعنی یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل مبارک سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده و نجوا و زمزمه نشده.
تفاسیر ارایه شده تاکنون از عالم ذر یا الست، باغ عدن یا اِدِن ( Garten Eden با تلفظ گارتِن اِدِن به زبان آلمانی ) یا جنات عدن مندرج در قرآن دین اسلام و تَورای دین یهود و واژه ی فارسی دهّر حقیقی نبوده و نمی باشند بلکه اوهامی.
اثر نیروی مجازی جاذبه یا گرانش متافیزیکی بین دل من و دل های آن نُه عضو خانوادگی اینست که دوباره به همدیگر برسند و در کنار هم و بهمراه همدیگر و در سرای ملکوتی خاص و ویژه ی خویش از آن عشق و زندگی بهشت برینی اولیه قبل از آغاز سفر دینوی برخور دار گردند. این وصلت و رسیدن مجدد بهمدیگر فقط بعد از مرگ در طی حالت برزخ امکان پذیر می باشد و آنهم در قالب روئیاهای حقیقی و روشن و در پایان این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی بطور واقعی.
باز گشت من پس از مرگ روی مسیر دایره وار لحظه جاودانه حال به رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل، فقط و فقط از یک راه و به یک روش مطلق، معقول و منطقی امکانپذیر می باشد که به خدای حقیقی و واقعی تعلق دارد به عنوان کل های بیشمار کیهانی یا جهانی ( در محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار بطور مطلق یکسان و برابر ) بهمراه اجزای زنده نباتی و حیوانی و انسانی و غیر زنده ) و نه از راه ها یا به روش های دیگری از قبیل گردش روان یا تناسخ ؛ قبض یا جدائی روح بطور دائم از بدن به اصطلاح مادی و معراج آن در قالبی مثالی یا خیالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ ؛ پریدن جان از قفس به اصطلاح تنگ خاکی و پرواز شتابان یا عجولانه آن بسوی جهان معنوی و باقی و جاودان و یا مهاجرت دو طرفه روان بین عالم ایده ها یا ماوراء طبیعت و عالم محسوسات یا طبیعت از دیدگاه افلاطون.
گِرانِش یا گرانی یا جاذبه ( به انگلیسی: Gravity ) یک پدیدهٔ طبیعی است که در آن همهٔ اجسامِ جِرم مند ( دارای جرم ) یکدیگر را جذب می کنند. تأثیر گرانش بر این اجسام، یعنی تأثیر جذب یک جسم جرم مند، بر جسم جرم مند دیگر، یا به درکِ ساده تر، هر جسم بر جسمِ دیگر؛ و ما آن را به صورت وزن بر خود می بینیم.
لری بختیاری
آهِنژایahengay: جاذبه
گیرایی و رهایی:" جاذبه و دافعه ".
جاذبه: همتای پارسی این واژه ی عربی این است:
کرشیاک karŝyāk ( سغدی: خرشیاک xarŝyāk )
تعدادی از واژگان علم نجوم به انگلیسی:
astronomy = علم نجوم
The solar system = منظومه شمسی
The sun = خورشید 🌞
Mercury = عطارد، تیر
Venus = زهره، ناهید
Earth = زمین 🌎
... [مشاهده متن کامل]
Mars = مریخ، بهرام
Jupiter = مشتری، هرمز
Saturn = زحل، کیوان
Uranus = اورانوس
Neptune = نپتون
space = فضا
galaxy = کهکشان
orbit = مدار
meteorite = شهاب سنگ
comet = ستاره دنباله دار
asteroid = سیارک
asteroid belt = کمربند سیارک ها ( بین مریخ و مشتری )
meteor / shooting star / falling star = شهاب سنگی که در حال سوختن وارد اتمسفر زمین می شود
black hole = سیاه چاله
dark matter = ماده تاریک
gravity = جاذبه
axis = محور
star = ستاره
eclipse = خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی
solar eclipse = خورشید گرفتگی
lunar eclipse = ماه گرفتگی
supernova = سوپرنوا، ابرنواختر
the Big Bang = بیگ بنگ
constellation = صورت فلکی
cosmology = کیهان شناسی
dwarf planet = سیاره کوتوله
light year = سال نوری
terrestrial = زمینی، خاکی
celestial = آسمانی
extraterrestrial = فرازمینی
گیرایی
جذب، جذبه، جلب، گیرایی، کشش، ملاحت، ربایش، گرانش
گرایش
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
هاکْسویی ( سنسکریت: بْهاکس= جذب + پسوند فاعلی اوستایی «او» + پسوند مصدری «ی» )
لایاکی ( لایا از سنسکریت: لَیَ= جذب + پسوند فاعلی «اک» + پسوند مصدری «ی» )
... [مشاهده متن کامل]
لایوگاری ( لایوگ از سنسکریت: لَیَیوگَ= جذب + پسوند فاعلی «ار» + پسوند «ی» )
سایوجاکی ( سایوج از سنسکریت: سایوجیَ= جذب + پسوند فاعلی «اک» + پسوند «ی» )
( جاذبه = جذابیت )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)