ripe (صفت)بالغ، پخته، رسیده، پر اب، جا افتاده، چیدنیmellow (صفت)مهربان، دلپذیر، رسیده، نرم، خوش طعم، جا افتاده
جا افتاده بد جوری جا افتاده وبهانه ای برای آسیب رسانی وزیانمندی به بازسازی وآراستگری زبان ودیگر کارهاست.well foundedجا افتاده: [عامیانه، اصطلاح] آدم متین و با تجربه.well establishedپخته+ عکس و لینک