ثقیل

/saqil/

    cumbersome
    labored
    heavy
    ponderous
    indigestible

فارسی به انگلیسی

ثقیل و بی لطف
prosaic

مترادف ها

hefty (صفت)
قوی، سنگین، ثقیل

پیشنهاد کاربران

سقث
من فکر میکنم این واژه از واژه سنگین گرفته شده، عربها بجای واژه سنگین گفتند ثقیل، این واژه باید عربی شده ی، واژه پارسی، سنگین باشد.
با ارزش - گران بار - وزین - باوقار - رزین - متین - سنجیده - گرانقدر - موقر - مهم - گرانمایه - سنگین - ارجمند - معتبر - ارزشمند - سرنوشت ساز
مقابل خفیف - سبک - بی ارزش
امثال:
آیه " إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً "، ( المزمل آیه5 )
�أنا سنلقی علیک قولاً ثقیلاً�. به زودی بر تو قولی ( کلمه ها و جمله های ) سنگین ( و بس مهم و ارزشمند و سرنوشت ساز ) فرو افکنیم.
با ارزش
درباره یک موضوع:
سنگین
سخت پذیر
گِران فهم
گران پذیر ( ناخوشایند )
نادلپذیر
جن و پری
گران
سنگین وزین