ثقل

/seql/

    gravity
    surfeited stomach
    indigestion
    weight

فارسی به انگلیسی

ثقل سنج
gravimeter

مترادف ها

gravity (اسم)
شدت، جدیت، سنگینی، اهمیت، وقار، ثقل، جاذبه زمین، درجه کشش، دشواری وضع

exertion (اسم)
تقلا، اعمال زور، ثقل

پیشنهاد کاربران

وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ8
وِزر به معنی ثُقل صحیح نیست چون قرآن عربی مبین دو کلمه متفاوت با یک معنی هرگز مورد استفاده قرارنمی دهد.
به :
وازرة
وزیر
آزر
وزر
وجر
ألّا تزر وازرة وزرة أخری
. . .
رجوع شود
متاع
بارسنگینی، سنگینی، گرانی، ورز، وزن، دشواری، سختی، گرانش
گرانش
قوه ثقل=نیروی گرانش
گفته
مرکز زمین
ادامه دادن
پس مانده یا باقیمانده

بپرس