تیک

/tik/

    tick
    tic
    trick
    twitch

فارسی به انگلیسی

تیک تیک
ticktock, click, tick

تیک زدن
tick

مترادف ها

click (اسم)
تیک، تلنگر، صدای مختصر

tick (اسم)
تیک، علامت، چوب خط، تیک تیک، سخت ترین مرحله

پیشنهاد کاربران

در کارچان ( فارسی دوانی ) به 'خار' تیک گفته می شود.
به خاری که مانند سوزن در دست فرو رود تیک
و به خاری که دست را زخم کند تیغ گفته می شود.
تیک
واژه ای که می توان بجای ثانیه در زمان سنجی بکار برد که از آوای برخاسته از جنبش "پره تیک شمار" ( عقربه ثانیه شمار ) بدست می آید.
واژگان پارسی کوتاهتر، کم هجاتر و خوش معناتر از هماَرزهای عربی آنهاست.
پیشانی، جبهه
ژست
✔️:tic or check
❌:cross or x
تیک
تیک زدن=رل زدن
در گفتار لری میانکوه و دزفول:
به مَنای پیشانی است.
تیک به تیک یک چیز = روبروی یک چیز

به گویش دزفولی به معنی پیشانی می باشد
روستای تیک کوهرنگ بختیاری
ثانیه - هر تیکِ زماسنج ( دستگاه ساعت ) - تَکی ( واحدی ) برای سنجشِ زَمان - تیک از اوایی که زَماسنج پَرامیفِکَنَد گرفته شده و به هیچ زبانی وابسته نیست.
یک تیک = یک ثانیه

بپرس