تیپ

/tip/

    type
    [n.] brigade
    [adj.] closely set
    rank

فارسی به انگلیسی

تیپ سازی کردن
typecast

تیپ هوایی
wing

مترادف ها

brigade (اسم)
دسته، تیپ، تشکیلات، فئه

پیشنهاد کاربران

واژه تیپ
معادل ابجد 412
تعداد حروف 3
تلفظ tip
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: type]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی tip
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی هوشیار

به نظرم این واژه دگرگون شده "طبع" است
و واژه هایی که به پایان عین دارند ، در بسیاری موارد ریشه ایرانی دارند
تیپ از انگلیسی Drip ( دریپ ) میاید که به همان پوشاک یک تن و زیبایی یا برجستگی آن را به نما می آورد. چرا “د” به “ت” دگرگون شده و “ر” برداشته شده؟ به نِگر من برای گویش تند انگلیسی است، چون که امروز در انگلیس واژه Drip به همان چم تیپ کاربرد بسیار دارد. در آمریکا نیز دارد ولی کم تر.
تیپ: [ اصطلاح کفتر بازی ] به دسته ای از کبوتران که با یکدیگر به پرواز در بیایند تیپ گفته می شود . برای تیپ کردن کافی است چند روز کبوتران را از صبح تا شب بیرون کنید و با هم به پرواز در بیاورید در یک جا هم دان بدهید .
...
[مشاهده متن کامل]

( ( دائی شکری از آن نقش بازان ماهری بود که در شهر شیراز تا نداشت. یک تیپ کبوترهای معّیری و چتری و همدانی و یاهو و رسمی تو خانه داشت. ) ) ( صادق چوبک ، کفتر باز )

تیپ مشخصاً از واژه انگلیسی Type وارد فارسی شده و معنای نوع پوشش فرد را به مرور به خود گرفته. البته تیپ به معنای نوع و مدل هم هست. مثلاً تیپ های شخصیتی
اگه منظور ما تیپ لباسی هست Drip, Swag, Clothing, outfit مناسب هستند
Drip به معنای قطره هست و هم به معنی تیپ خفن
His Drip is cool af
به زبان امروزی اندام. هیکل. قامت

تیپ=دسته پوش ( پوشش یک دست ) .

بپرس