تیره بخت

/tirebaxt/

    ill-fated
    miserable
    star-crossed
    unfortunate
    unlucky

مترادف ها

unlucky (صفت)
شوم، سیاه، ناموفق، بد بخت، بدشگون، نحس، سیاه بخت، تیره بخت، بدیمن، بخت برگشته

miserable (صفت)
بد بخت، سیاه بخت، تیره بخت، تیره روز

پیشنهاد کاربران

دولت برگشته . [ دَ / دُو ل َ ب َ گ َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) که بخت و دولت روی ازو برتافته است . برگشته بخت . بدبخت . تیره بخت . ( از یادداشت مؤلف ) : آنجا قومی اندنابکار و بی مایه ودم کنده و دولت برگشته . ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 49 ) .

بپرس