تِگِلِگ ( گِرد ) درزبان ترکمنی قدیم وبعدها به جِوِنِک ( شبیه ذرت ) نامیده شده. پدربزرگم ازپدربزرگش تعریف میکرد، وقتی ازآسمان بجای باران یخ باریده، دربین مردم هیاهو شده وگفتن یه چیز گِرد، که شبیه ذرت است می بارد ودرست مانند پختن ذرت که می پزی صدا دارد، هنگام بارش تق تق صدامیدهد. باتشکر
درزبان ترکمنی قدیم، تِگِلِک ( گِرد. دایره ) نامیده شده، پدربزرگم ازپدربزرگش شنیده، وقتی ازآسمون تگرگ باریده، دربین مردم هیاهوشده که بجای باران یه چیز گِرد درحال بارش است. بعدها درزبانهای مختلف گویشهای
... [مشاهده متن کامل] متفاوتی میگیرد. درزبان ترکمنی معاصر، بعدها به جِوِنِک ( مانندجِوِن یعنی مانند ذرت است ) یعنی مثل ذرت، گرداست ودرست زمانیکه ذرت رو می پزی وتق تق صدا دارد، موقع بارش صدامیدهد. باتشکر
یخچه. [ ی َ چ َ / چ ِ ] ( اِ مصغر ) یخ کوچک. || ژاله و تگرگ را گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( برهان ) . تگرگ باشد. ( فرهنگ جهانگیری ) ( لغت فرس اسدی ) ( فرهنگ اوبهی ) . ژاله. ( غیاث ) . بَرَد. غراب. رضاب. عضرس. سقیط. ( منتهی الارب ) . سنگک. حب قر. حب المزن. ( یادداشت مؤلف ) :
... [مشاهده متن کامل]
یخچه می بارید از ابر سیاه
چون ستاره بر زمین از آسمان.
رودکی.
|| مجازاً دندان معشوق :
یخچه بارید و پای من بفسرد
ورغ بربند یخچه را ز فلک.
رودکی.
در عنبر تو لاله در بسد تو لؤلؤ
در غنچه تو نسرین در یخچه تو آذر.
بدرشاشی.
و رجوع به تگرگ و ژاله شود.
یخ آب
در زبان ترکی به تگرگ دؤلو گفته می شود. دؤلی در زبان ترکی به معنی توپر و به چیزی گفته می شود که درون آن پر شده است. واژه ی دؤلو با واژه ی دولما ( نوعی غذا ) هم ریشه است. در زبان فارسی دولو به معنی بلا و سختی هم آمده است.
یخچه
در گویش شهرستان بهاباد به تگرگ ریز، ذرتو zorratu گفته می شود که از/ ذرت /بزافه و ( پسوند شباهت ) درست شده است یعنی شبیه ذرت
دانه های گرد یخ که از آسمان با شدت می بارند .
( در گویش شهر سیریز ) زُرِتُو
دانه ی یخچه که از آسمان می ریزد
باران شدید
تگرگ
واژه "تگرگ" در زبان پارسی پهلوی نیز tagarg گفته میشد که از دو بخش تگ ( آتک، تازش ) و ارگ ( بلند ) ساخته شده است و در کل به معنی تازش تکه های یخ از بلندای آسمان است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)