تکمه

/tokme/

    knob
    bud
    tuber
    node

فارسی به انگلیسی

تکمه ای
tuberous

تکمه تشک
tuft

تکمه تنظیم رادیو
tuner

تکمه تکمه
tuberous

تکمه دار
tuberous

تکمه دار کردن تشک
tuft

تکمه دار کردن لحاف
tuft

تکمه دار کردن مبل
tuft

تکمه دوز
tufter

تکمه قابلمه ای
snap fastener

تکمه کاناپه
tuft

مترادف ها

bud (اسم)
شکوفه، جوانه، غنچه، تکمه

button (اسم)
غنچه، تکمه، دکمه، هر چیزی شبیه دکمه

tuber (اسم)
تکمه، دکمه، سیبک، زگیل، برامدگی زگیل مانند، برجستگی قارچ دنبلان

پیشنهاد کاربران

تکمه یعنی دوختن ، دوگمه که بصورت دوکمه در فارسی رایج هست از دوگون یعنی گره ترکیست. اولا کاشغری کتابش برا قرن ۱۰ یازده میلادی ، ضمنا اقا فرتاش پس کتاب جعلیه تو که برا ۵ سال پیشه چطور مورد ملاکه الیته واسه خودت چون جز تو اون جزوه دس نوشته رو نداره
اگر واژه ای را از دیوان الغات تورک کاشغری اوردند پس معلومه صد درصد تورکی نیست، چون این کتاب جعلیه و کمتر از صدسال قدمت داره و شخصی به نام کاشغری و خلیفه ای که کتاب رو براش نوشته اصلا وجود نداشته
نوگل. غنچه. شکوفه. شکفتن
انگل
گوی یا گوی های کوچک آویزان از کلاه را گویند.
به شکل صحیح دگمه یا تگمه یا d�gmə:
این واژه ترکی است از مصدر d�g�n یا دُگون= گره
dogunləmək: گره زدن، بستن
تلفظ با هر دو حروف "ت، د" صحیح است چون در زبان ترکی جایگزینی این دو متداول است.
...
[مشاهده متن کامل]

در "دیوان لغات الترک" به اینصورت "T�gmə" آمده است.
لغت نامه دهخدا:
تکمه. [ ت ُ م َ / م ِ ] ( اِ ) گوی گریبان وامثال آن را گویند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) . گوی گریبان از برهان و لغات ترکی که به هندی آنرا گهندی گویندو بمعنی حلقه ٔ کوچک که از آن گوی گریبان را بگذرانند و در هندوستان مشهور است ظاهراً درست نیست. ( غیاث اللغات ) .

تکمه=سویچ برق_کلید روشن، خاموش برقی مکانیکی یا دیجیتال
دکمه= وسیله ای برای پیوست دادن پیراهن_همانند زیپ.
تُکمه = دکمه
تُکمه های ماشین تحریر = دکمه های ماشین تحریر
دکمه، دگمه ، کلید ( ( وسیله کوچکی جهت بستن طرفین یک جامه و سر آستین و یقه_ وسیله جهت قطع و وصل جریان برق ) )

بپرس