دیکشنری
مترجم
بپرس
تکفل
/takaffol/
guaranteeing
undertaking
supporting
trust
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
تکفل مخارج خود
self-support
تکفل کردن
to support, to guarantee
مترادف ها
sponsorship
(اسم)
طرفداری، ضمانت، تکفل، عهده گیری، اعانت
پیشنهاد کاربران
به رنج و زحمت افتادن، محنت کشیدن
کفیل شدن، متعهد گشتن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها