تکذیب

/takzib/

    denial
    refutation
    renouncement
    retraction

فارسی به انگلیسی

تکذیب حق کردن
renounce

تکذیب ناپذیر
irrefutable

تکذیب کردن
contradict, deny, disclaim, disown, renounce, to deny, to refute

تکذیب کردن حرف
retract

مترادف ها

denial (اسم)
انکار، رد، تکذیب، عدم پذیرش، حاشا

rebuttal (اسم)
رد، پس زنی، تکذیب، دفع، عمل متقابل

confutation (اسم)
تکذیب، امر مردود

refutation (اسم)
تکذیب

disproof (اسم)
رد، ابطال، تکذیب، دلیل رد

پیشنهاد کاربران

تکذیب. [ ت َ ] ( ع مص ) نیک انکار کردن امری را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . انکار و جحد کردن در امری ، یقال : کذب بآیات ربه ِ. ( از اقرب الموارد ) . || به دروغ داشتن. ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) . دروغگوی گردانیدن کسی را و گفتن او را که دروغ گفتی. || بازایستادن. || رفتن شیر ناقه. || برگردانیدن از کسی. || یک دو تک رفتن وحشی و ایستادن تا ببیند آنچه پس اوست. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . || گشنی کردن ناقه و دم برداشتن آن. || بددلی کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . || درنگی کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) .
...
[مشاهده متن کامل]

منبع. لغت نامه دهخدا

چیزی را نادرست و دروغین شمردن را تکذیب گویند. برابر های پارسی تکذیب می شود دروغ شماردن، رد کردن، نادرست پنداشتن.
انکار کردن
Rebuttal
واژه ایرانی جایگزین انکار است یا دروغ کرد ، دروغ شمرد دروغ دانست
فلانی تکذیب کرد : فلانی دروغ کرد یا دروغ دانست یا دروغ شمرد
دروغ شماری، دروغ پنداری، دروغ شمردن، دروغ پنداشتن
کتمان