تکدیر


    causing offence
    [o.s.] making turbid

پیشنهاد کاربران

تکدیر. [ ت َ ] ( ع مص ) تیره کردن : کدره تکدیراً. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . تیره گردانیدن چیزی را. ( از اقرب الموارد ) . یقال : کدر عیشه. نقیض صفا. ( منتهی الارب ) . || اندوهگین کردن کسی را. || ریختن آب را. ( از اقرب الموارد ) . || در تداول امروزی ، نقیض تقدیر.
...
[مشاهده متن کامل]

- تکدیر خاطر ؛ تشویش خاطر. ( ناظم الاطباء ) .
منبع. لغت نامه دهخدا