reproducible
تکثیر شدن
propagate
تکثیر غیرمجاز
piracy
تکثیر کردن
propagate, duplicate, manifold, multiply
تکثیر کردن اوا
reproduce
تکثیر کردن تصویر
reproduce
تکثیر کردن نوشته
reproduce
تکثیر یافتن
multiply, proliferate
تکثیر
/taksir/
فارسی به انگلیسی
تکثیر شدن
تکثیر غیرمجاز
تکثیر کردن
تکثیر کردن اوا
تکثیر کردن تصویر
تکثیر کردن نوشته
تکثیر یافتن
مترادف ها
فزونی، افزایش، اضافه، ترقی، توسعه، رشد، تکثیر
ترویج، پخش، انتشار، رواج، گسترش، تکثیر، تبلیغ، پراکنی، پخش رقم نقلی
هم اوری، تولید مثل، تکثیر، فرااوری، فرااورده، توالد و تناسل
افزایش، ضرب، تکثیر، بس شماری
نسخه برداری، تکرار، تکثیر، دو نسخه نویسی
تکثیر، ازدیاد
تکثیر، جوانه زنی
پیشنهاد کاربران
افزنده
تکثیر : بوجود آوردن تعداد زیادی از یک چیز که دقیقاً مثل آن است مانند تکثیر عکس ، تکثیر چاپ
فزانش - فزایش
زیادش
زادگیری
یعنی زیاد شدن یا افزایش دادن چیزی
تکثیر یعنی افزایش یافتن
فزونش ، بسش : از بن بسیدن .
فزونگرایی = تکثر
فزونگرایی = تکثر
شمارافزایی، زادافزایی
فزونسازی