push, scrabble, strive, struggle, to run about, to cast about
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
کاوش، طلب، بازرسی، تکاپو، سراغ، جستجو، تجسس
جنبش، تقلا، کوشش، شلوغی، تکاپو، تلاش، های و هوی
تکاپو
تکاپو
پیشنهاد کاربران
تلاش و کوشش/ جست و جو
تلفظ: ( ی )
تلفظ: ( تَ )
( اسم مرکب )
۱ - رفت و آمد به شتاب.
۲ - جست و جوی بسیار.
تلفظ: ( تَ )
( اسم مرکب )
۱ - رفت و آمد به شتاب.
۲ - جست و جوی بسیار.
سگ دو = تکاپوی بی ثمر
تلاش که ترکیه
تقلا. . . .
تلاش و کوشش
سگ دو
کوشش , سعی, جستجو, دأب