fail
تکافو کردن
to meet, to cover, to be sufficient (for)
فارسی به انگلیسی
تکافو کردن
مترادف ها
شایستگی، کفایت، بسندگی، تکافو
پیشنهاد کاربران
سگ دو
تپ
تپ
تکافو از کفو می آید و به معنای برابری و همسری است.
برابر شدن
تکافو به اندازه کافی کفاف
Equivalency = هم ارزی = تکافو
تکافو به معنی تشابه و تساوی بین دو شئ است. مثلاً میگویند تکافوی حدود ، تکافوی حدود ، تکافوی قضایا ، تکافوی فرصت ها و تکافوی شهادتها
تکافو به معنی تشابه و تساوی بین دو شئ است. مثلاً میگویند تکافوی حدود ، تکافوی حدود ، تکافوی قضایا ، تکافوی فرصت ها و تکافوی شهادتها