تونل

/tunel/

    tunnel

فارسی به انگلیسی

تونل باد
wind tunnel

تونل حفر کردن
tunnel

تونل زدن
burrow

تونل زدن با مته
bore

تونل زدن با هر چیز گردان
bore

مترادف ها

tube (اسم)
مجرا، نای، نی، لوله، دودکش، ناودان، لامپ، تونل، لوله خمیر ریش و غیره

tunnel (اسم)
نقب، تونل، سوراخ کوه، نقب راه

پیشنهاد کاربران

"دهلیز"
دهلیز = راهرو یا دالان سرپوشیده، راهرو میان در و خِرَند ( حیاط ) در خانه های پیشین
پیاده به دهلیز کاخ اندرون / همی رفت بهرام بی رهنمون. فردوسی
چون گذری زین دو سه دهلیز خاک / لوح ترا از تو بشویند پاک. نظامی
...
[مشاهده متن کامل]

دهلیز در قلب نیز درواقع جایی ست میان دو دریچه ( ایستگاهی برای درونشد و برونشد خون )
از واژه کهن دهلیز می توان بجای تونل بهره برد آنچنانکه از سروده نظامی نیز می توان این چمار ( مفهوم ) را برداشت نمود.

مُغاکوه
تونل= لاپینگ، آهون
سوک ( برابر پارسی تونل )
تونل=طاقگذر ( گذرگاهی که سرتاسر طاق دارد ) .

بپرس