تولید مثل

/towlidemesl/

    reproduction
    procreation

فارسی به انگلیسی

تولید مثل کردن
breed, multiply, procreate, reproduce

مترادف ها

reproduction (اسم)
هم اوری، تولید مثل، تکثیر، فرااوری، فرااورده، توالد و تناسل

breeding (اسم)
تولید مثل، تعلیم و تربیت

پیشنهاد کاربران

برابر پارسی واژه تولید مثل را میتوان زادوری گرفت. واژه گونه زایی نیز در نگاه نخست ممکن است هم معنی تولید مثل به نظر بیاید اما گونه زایی در دانش زیست شناسی به معنای آفریده شدن گونه ای نوین است، این آفرینش سرانجام جدایی زادوری ( تولید مثلی ) میان افراد یک گونه ودر نتیجه جدایی خزانه ژنتیکی آنهاست.
...
[مشاهده متن کامل]

پس گونه زایی و تولید مثل برابر نیستند و برابر پارسی تولید مثل ( زادوری ) می باشد.

تولیدمثل: ( Reproduction ) ) [امراض نباتی]نحوه ی تولیدمثل در پرازیت متفاوت است. باکتری ها به صورت تقسیم دوگانه حجره و به ندرت ازطریق جنسی تکثر می کنند. قارچ ها ازطریق تولید اسپورهای جنسی و غیرجنسی و مایکوپلازماها،
...
[مشاهده متن کامل]
پروتزوآها با تقسیم ساده تکثر می کنند ویروس ها و ویروئیدها ازطریق همانندسازی ( replication ) با استفاده از تقسیم سلول، نیماتود ها با تخمگذاری و نباتات گلدار طفیلی با تولیدتخمتولیدمثل می کنند.

زادوری ( درست )
زادوری ( کزازی )
این دو واژه عربی است و پارسی آن این است:
گونه زایی gune - zâi

بپرس