تولد

/tavallod/

    birth
    nativity

فارسی به انگلیسی

تولد دوباره
rebirth

تولد مجدد
renaissance

تولد کردن
to give birth to, to bring forth

مترادف ها

get (اسم)
زایش، تولد

birth (اسم)
اغاز، پیدایش، زایش، تولد، میلاد

nascence (اسم)
مقدم، تولد، تازه پیدا شدگی، نوظهوری و آغازی

nascency (اسم)
تولد، تازه پیدا شدگی، نوظهوری و آغازی

geniture (اسم)
تولد

پیشنهاد کاربران

می توان به جایِ این واژه، از {زادروز، زایروز، بَرآیروز} بهره برد. ( و واژگان دیگر )
بِدرود!
زایش.
تولد: همتای پارسی این واژه ی عربی، این دو واژه ی سغدی است:
آزیا، آژیا.
واژه تولد
معادل ابجد 440
تعداد حروف 4
تلفظ tavallod
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ وَ لُّ ) [ ع . ]
آواشناسی tavallod
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
لغت نامه دهخدا
این وازه ریشه هند و اروپایی دارد ود فارسی با واژه بالیدن همخانواده است و همچنین با واژه انگلیسی birth ، واژه یلدا نیز برگرفته از این واژه هند و اروپایی است
در اوستایی واژه jani ( جَنی ) به دو معنی زن ( a woman ) و زایانیدن ( to give birth ) وجود دارد ( فرهنگ واژه های اوستایی احسان بهرامی صفحه ۵۴۴ )
بنابراین می توان برساخت:
جَنیدن: متولد شدن
جناندن: متولد کردن
جنین: جنین
جَنش: تولد
تولد به انگلیسی، Birth
روز تولد به انگلیسی. birthday
تولد به عربی. ولادة
روز تولد به عربی، عید میلاد
معنی تولد. بوجود آمدن
معنی روز تولد. روزی که به وجود آمد
تولد
تولد . تولید . متولد .
یعنی ساخته شدن . به وجود امدن . پیدایش.
تولد
Birthday
الماس
زا، زایش، میلاد، ولادت، زادروز، متولد، زادن، پیدایش، پیدایی، ظهور
زادروز
متضادش "مرگ روز"
به دنیا امدن
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: آژات ( سنسکریت: آجاتی ) ، پَراوَس ( سنسکریت: پْرَوَسَ ) ، سوتاک ( سنسکریت: سوتَکَ ) ، هاتینار ( کردی: هاتِنه ئارا )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس