توفیر= وفور، فراوانی بسیا ر
مثلا ایران ما در قدیم یا از قدیک الایام وفور نعمت و کرامت بود و واژه وافور را از توفیر گرفته اند یعنی انچه شادابی و نشاد را فراوان میکند
مثلا ایران ما در قدیم یا از قدیک الایام وفور نعمت و کرامت بود و واژه وافور را از توفیر گرفته اند یعنی انچه شادابی و نشاد را فراوان میکند
تفاوت / فرق
دست آورد، بهره، بازده
منفعت داشتن
سود کردن
گر بدانم که وصال تو به دین دست دهد
دین و دل را همه دربازم و�توفیر�کنم
( یعنی اگه بدونم با از دست دادن دینم به وصال تو می رسم، دین و دلم رو با هم می بازم و سود میکنم )
در جایی که دو چیز یا انجام و عدم انجام دو کار برای کسی یکسان بود میگفت: �برام توفیری نداره� و منظورش این بود که در هر صورت برای او سود و منفعتی ندارد؛ اما با گذشت زمان این طور معنی شد که منظور گوینده این است که برایش �تفاوتی� ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
گر بدانم که وصال تو به دین دست دهد
دین و دل را همه دربازم و�توفیر�کنم
( یعنی اگه بدونم با از دست دادن دینم به وصال تو می رسم، دین و دلم رو با هم می بازم و سود میکنم )
در جایی که دو چیز یا انجام و عدم انجام دو کار برای کسی یکسان بود میگفت: �برام توفیری نداره� و منظورش این بود که در هر صورت برای او سود و منفعتی ندارد؛ اما با گذشت زمان این طور معنی شد که منظور گوینده این است که برایش �تفاوتی� ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
- سود و منفعت
- فرق داشتن، تفاوت داشتن
- فرق داشتن، تفاوت داشتن
کم خرج کردن صرفه جویی
صرفه جویی
تفاوت ، سود
جدایی