توفیر از باب تفعیل ( ریشه: وفر )
وَفَّرَ ( ماضی ) ، یُوَفِّرُ ( مضارع ) ، تَوْفیر ( مصدر )
توفیر: به وجود آوردن، پدید آوردن، تأمین کردن، آماده کردن، در دسترس قرار دادن، به دست دادن، پس انداز کردن، ذخیره کردن، جمع کردن، صرفه جویی، چاره جویی، تدبیر، افزودن، زیاد کردن، افزایش دادن
... [مشاهده متن کامل]
- وَفَّرَ [وفر] الشیءَ: آن چیز را بسیار و فراوان کرد
- وَفَّرَ فی النفقة: صرفه جوئی کرد.
وَفَّرَ ( ماضی ) ، یُوَفِّرُ ( مضارع ) ، تَوْفیر ( مصدر )
توفیر: به وجود آوردن، پدید آوردن، تأمین کردن، آماده کردن، در دسترس قرار دادن، به دست دادن، پس انداز کردن، ذخیره کردن، جمع کردن، صرفه جویی، چاره جویی، تدبیر، افزودن، زیاد کردن، افزایش دادن
... [مشاهده متن کامل]
- وَفَّرَ [وفر] الشیءَ: آن چیز را بسیار و فراوان کرد
- وَفَّرَ فی النفقة: صرفه جوئی کرد.
در زبان محاوره توفیر به معنی تفاوت بکارمیرود، میتواند از ریشه فر یفر فرارا باشد، به معنی گریختن ، فاصله داشتن، جدابودن،
یوم یفرالمرؤ من اخیه. قرآن
مصطفی هاشمی
یوم یفرالمرؤ من اخیه. قرآن
مصطفی هاشمی
توفیر =
افزودن وفراوان کردن مال ، مال اندوزی ،
مغایرت ، فرق ، اختلاف ،
سود ، منفعت ،
افزودن وفراوان کردن مال ، مال اندوزی ،
مغایرت ، فرق ، اختلاف ،
سود ، منفعت ،
توفیر= وفور، فراوانی بسیا ر
مثلا ایران ما در قدیم یا از قدیک الایام وفور نعمت و کرامت بود و واژه وافور را از توفیر گرفته اند یعنی انچه شادابی و نشاد را فراوان میکند
مثلا ایران ما در قدیم یا از قدیک الایام وفور نعمت و کرامت بود و واژه وافور را از توفیر گرفته اند یعنی انچه شادابی و نشاد را فراوان میکند
تفاوت / فرق
دست آورد، بهره، بازده
منفعت داشتن
سود کردن
گر بدانم که وصال تو به دین دست دهد
دین و دل را همه دربازم و�توفیر�کنم
( یعنی اگه بدونم با از دست دادن دینم به وصال تو می رسم، دین و دلم رو با هم می بازم و سود میکنم )
در جایی که دو چیز یا انجام و عدم انجام دو کار برای کسی یکسان بود میگفت: �برام توفیری نداره� و منظورش این بود که در هر صورت برای او سود و منفعتی ندارد؛ اما با گذشت زمان این طور معنی شد که منظور گوینده این است که برایش �تفاوتی� ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
گر بدانم که وصال تو به دین دست دهد
دین و دل را همه دربازم و�توفیر�کنم
( یعنی اگه بدونم با از دست دادن دینم به وصال تو می رسم، دین و دلم رو با هم می بازم و سود میکنم )
در جایی که دو چیز یا انجام و عدم انجام دو کار برای کسی یکسان بود میگفت: �برام توفیری نداره� و منظورش این بود که در هر صورت برای او سود و منفعتی ندارد؛ اما با گذشت زمان این طور معنی شد که منظور گوینده این است که برایش �تفاوتی� ندارد.
... [مشاهده متن کامل]
- سود و منفعت
- فرق داشتن، تفاوت داشتن
- فرق داشتن، تفاوت داشتن
کم خرج کردن صرفه جویی
صرفه جویی
تفاوت ، سود
جدایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)