توشیح

/towSih/

    acrostic
    double riming
    autograph
    signature

فارسی به انگلیسی

توشیح کردن
affix, sign

توشیح کننده
signatory

مترادف ها

signature (اسم)
اثر، دستینه، امضا، پاراف، امضاء، امضاء کردن، صحه، توشیح

پیشنهاد کاربران

توشیح= وشح و اوشاح
توشیح = همان تنفیذ حکم و انتخاب ان مقام توسط مقام بالاتر می باشد
توشیح=امضاء پادشاه که معمولا بر احکام برحسب بزرگ منشی بجای ذیل نامه بر حاشیه ان بود بحای توضیح بر حسب احترام توشیح گفته اند یعنی حاشیه زینت گردیده به امضای پادشاه می باشد
توشیح=توشیح= تزئین نامه و حکم منتخب آرایش حاشیه و تذهیب است ولی از بس این واژه را در دربار پادشاهان هنگام امضای پادشاه بر حکمی� نام بردند مردم فکر کردند� توشیح همان� تنفیذ حکم است که چنان نیست هر نورد مهم که حاشیه نگاری و حواشی گردد توشیح است
توشیح=زینت از زر و جواهر بر حاشیه پیکر مثل حمایل که یک تسمه بر دور کمر و دو تا تسمه از روی دوش تا تسمه کمر بود که درقرن حاضر تسمه روی دوش را فقد به تقلید اروپاییان یک عدد انهم از سمت شانه چپ از تخت پشت
...
[مشاهده متن کامل]
موءرب به سمت راست پشت بسته یا برعکس از جلو از سمت راست کمر موءرب بر روی شانه چپ به تخت پشت در سمت چپ به دوال کمر بسته میشد ولی در اصل باید بر حاشیه پیکر یعنی هردو شانه را عمودی حلقه و بر حلقه افقی دوال کمر بسته شود چون نام حاشیه دارد و این حمایل را از زر و گوهر مزین و تزیین داشتند

بپرس