بار و بنهء مسافر، بارسفر، توشه، بنه سفر، بنه، جامه دان
پیشنهاد کاربران
زاد
ذخیره
نان راه . [ ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) توشه . ( آنندراج ) . زاد سفر : دهد به خصم تو تا نان راه ملک عدم به کاسه ٔ سم خود می کند ز نعل خمیر. سلیم ( از آنندراج ) .
توشه :غذا
توشه : [اصطلاح راه آهن] بخشی از بار مسافر که در واگن مخصوص حمل توشه حمل می گردد، توشه نامیده می شود. مسافر قطار می تواند وسایلی از قبیل کیف دستی، بسته و جامه دان محتوی لوازم شخصی خود را که ابعاد آنها از ... [مشاهده متن کامل]
۷۵ سانتیمتر و وزن آنها از ۳۰ کیلوگرم تجاوز ننماید به همراه خود در کوپه ای که مسافرت می کند جا داده و حمل نماید و این علاوه بر وسایلی است که به واگن حمل توشه می سپارد و در قبالش قبض دریافت می دارد.
توشه: در پهلوی توشگ tōšag بوده است . ستاک واژه ، " توش " ، به معنی تاب و توان است و معنای بنیادین " توشه " آنچه مایه ی توان و توش. ( ( مرا دل سراسر پر از مهرتست همه توشهٔ جانم از چهرتست ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 281. )