توسن

/towsan/

    intractable
    rude
    steed
    wild
    unmanageable

مترادف ها

bronco (اسم)
توسن، اسب کوچک رام نشده

steed (اسم)
توسن، وسیله نقلیه، اسب، مرکوب

پیشنهاد کاربران

بدجلو. [ ب َ ج ِ ل َ / لُو ] ( ص مرکب ) اسپ سرکش. ( غیاث اللغات ) . اسبی که مطاوعت سوار نکند. ( آنندراج ) . ستور سرکش که بواسطه لگام رام نگردد. ( ناظم الاطباء ) :
پربجولان مباش تیزعنان
توسن روزگار بدجلو است.
نورالدین ظهوری ( از آنندراج ) .
اسب تیزرو و سرکش
بارِگی ، اسب تیز رَوْ
در بیان تیز رَوْ درست است مانند رَوان
اسب نیزرو
اسب تیزرو

بپرس