ناوَردگان،
ناورد= مسابقه، رقابت
ناورد گرفتن= مسابقه دادن:
چو لَعلم با شکر ناورد گیرد/تو مرد آر آنگهی نامرد گیرد.
نظامی
به گرز و سنان اسب تازی گرفت/به ناورد صد گونه بازی گرفت.
اسدی توسی.
... [مشاهده متن کامل]
سخن در صلاح است و تدبیر و خوی/نه در اسب و ناورد و چوگان و گوی.
سعدی.
ناوردگان به جای واژه ی بیگانه ی تورنمنت.
ناورد= مسابقه، رقابت
ناورد گرفتن= مسابقه دادن:
چو لَعلم با شکر ناورد گیرد/تو مرد آر آنگهی نامرد گیرد.
نظامی
به گرز و سنان اسب تازی گرفت/به ناورد صد گونه بازی گرفت.
اسدی توسی.
... [مشاهده متن کامل]
سخن در صلاح است و تدبیر و خوی/نه در اسب و ناورد و چوگان و گوی.
سعدی.
ناوردگان به جای واژه ی بیگانه ی تورنمنت.
آزمون رقابت
رقابت
هماوردی ها