تورق

/tavarroq/

    lamination
    scaliness

مترادف ها

ductility (اسم)
تورق

lamination (اسم)
ورقه ورقه شدن، تورق، لایه لایه سازی

flexibility (اسم)
تورق، انعطاف پذیری، انعطاف، قابلیت انعطاف

malleability (اسم)
نرمی، تورق، قابلیت انعطاف، با خاصیت چکش خواری

پیشنهاد کاربران

برگش، برگشی:تورق ، تورقی.
برگش کردم:تورق کردم.
برگشی خواندم:تورقی خواندم.
ورق زدن کتاب و مجله برای آشنایی اجمالی آن
🇮🇷 واژه ی برنهاده: برگزنی 🇮🇷
مرور سریع درحد یادآوری مباحث ( مباحث کتاب )
ورق زدن . . . . . .
کتابی را تورق کردم: روخوانی اجمالی در حد ورق زدن
چشم خوانی و مطالعه اجمالی متنی

بپرس