cooperation, team - work
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
توحید، یکتا پرستی، اعتقاد به خدای واحد
توحید، خدا شناسی، اعتقاد بخدا، یزدان گرایی
پیشنهاد کاربران
واژه توحید در اصل و ریشه به معنای: خدای دیگری غیر از خدای یکتا وجود ندارد، نبوده و نمی باشد بلکه به معنای: هیچ موجود دیگری چه شهودی و چه غیبی غیر از خدا نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. کلمه غیر فقط در مورد موجودات، پدیده ها و امورات محدود و متناهی صدق می کند، زیرا در بیرون از آنها موجودات دیگری وجود دارند که غیر از خود آنها می باشند. اما خدای حقیقی و واقعی موجودیست بیکران یا بینهایت و لذا هیچ موجودی در خارج یا بیرون از او نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. خدا غیر ندارد. توجه به چند جمله زیر که کلام ایسا مسیح اند، شاید مفید باشد:
... [مشاهده متن کامل]
من A و O ، آغاز و پایان، اولی و آخری یا اول و آخرم.
A و O ( آلفا و اُمِگا ) در زبان یونانی حروف اول و آخرند. اگر ایسا خود را در این بیان نه تنها پسر خدا بلکه خود خدا پنداشته، آنگاه مرتکب این خطای بزرگ شده و آن اینکه بین آلفا و اُمگا بیست و چهار حرف دیگر هم وجود دارند و بین ابتدا یا آغاز و انتها یا پایان از لحاظ زمانی زمان حال هم وجود دارد و بین اول و آخر، وسط هم وجود دارد. در قرآن هم این اشتباه تکرار گردیده به شکل : هوالاول، هوالآخر. در این آیه اشتباه اینست که کلمه الوسط از قلم افتاده است، حال عمدا یا سهوا. اما بخش دوم آیه به شکل : هو الظاهر و الباطن حقیقت دارد. خدا فقط اول و آخر نمی باشد طوریکه وسط اول و آخر چیز دیگری غیر از او باشد بلکه پیوند اول و آخر یعنی وسط هر چیز و هر کس هم هست. عالم غیب و امر و ملکوت در نهایت حاشیه بالائی هستی و وجود بیکران و عالم شهود و خلق و ملک در نهایت حاشیه پائینی آن قرار ندارند بلکه بر هم منطبق اند. چرا ؟ چون هستی و وجود بیکران دارای حاشیه نمی باشد چه چپ و چه راست، چه جلو و چه عقب، چه بالا و چه پائین، چه شرق و چه غرب، چه شمال و چه جنوب. خدای یکتا، احد و واحد فقط واجب الوجود نمی باشد بلکه امکان الوجود هم هست. فقط علت نمی باشد بلکه معلول هم هست. تنها خالق نمی باشد بلکه مخلوق هم هست. نتیجه اینکه آنانیکه مثل افلاطون عالم ایده و ماوراء طبیعت را در نهایت بیرون بالا و عالم محسوسات یا طبیعت را در نهایت درون و پائین می پندارند یا دو عالم یکی غیب و امر و ملکوت از یکطرف و دیگری شهود و خلق و ملک از طرفی دیگر را جدا و بریده و دور افتاده از هم می پندارند یا علت و معلول کل و خالق و مخلوق را دو چیز جدا از هم می پندارند، گمراه و مشرک محسوب میشوند. خدای حقیقی و واقعی هیچ تکالیف سنگینی از قبیل ستایش و پرستش، نیایش و مناجات، دعا و عبادات ، طاعات و بندگی، تسبیح و ذکر، زیارت اماکن به اصطلاح مقدسه، احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها، تعیین قبله گاه و اوقات شرعی را بر سر راه و در پیش پا و روی انسان قرار نداده است. وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و در حافظه تاریخ. خدای حقیقی و واقعی افراد انسانی را در جوامع مختلف بشری به دو بخش وسیع، دو جبهه یا جناح بزرگ؛ یکی موئمنین و دیگری کفار تقسیم ننموده بلکه انبیا و اولیا آیینی و دینی طرفداران و پیروان اندیشه ها، افکار، خیالات، اوهامات، گفتار ها، اعمال و سنت های خودرا موئمن و بیگناه و مخالفین را کافر و گناهکار نامیده اند. آن تقسیم بندی مصنوعی - کذائی - دروغین - گمراه کننده و فریب دهنده تاکنون ادامه یافته و تا آینده های دور دست هم ادامه خواهد داشت.
نتیجه کلی اینکه خدای حقیقی و واقعی یک موجود دین دار نبوده و نمی باشد بلکه حکیم، دانشمند ( عالِم ) ، هنرمند، توانمند ( قادر ) ، خود آگاه و آگاه مطلق به همه چیز و همه کس است. خدای حقیقی و واقعی همه افراد انسانی ( منجمله دینداران و آتئیست ها ) را بدون هیچگونه تبعیض و استثنائی به یک سهم مساوی دوست دارد. عشق و محبت و فیض و بخشش خدای حقیقی و واقعی بطور مطلق یکطرفه یا یک جانبه اند و هیچگاه به پاسخگویی از طرف مخلوقات منجمله انسان هیچگونه نیازی نداشته، ندارند و نخواهند داشت.
عشق و زندگی روئیایی - برزخی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی از یکطرف و عشق و زندگی واقعی - معادی از طرفی دیگر ( هردو با کمیت و کیفیت بهشت برین ) بطور مطلق مستقل از کلیه پندار ها و گفتار ها و رفتار های نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی صورت می پذیرند . در این زمینه : خاطر و احساس و اندیشه و فکر و خیال انسان به ویژه خود ما ایرانیان راحت و آسوده باد.
در پایان کلام کودکانه امروز خود تکرار دو بیت شعر با اقتباس از سعدی :
ز بند و کمند عشق تو ای یار هیچ امید رهایی و رستگاری نیست/ کَی توانند گریزند مخلوقات زین داغ نهاده بر سر و دل و دست/
... [مشاهده متن کامل]
من A و O ، آغاز و پایان، اولی و آخری یا اول و آخرم.
A و O ( آلفا و اُمِگا ) در زبان یونانی حروف اول و آخرند. اگر ایسا خود را در این بیان نه تنها پسر خدا بلکه خود خدا پنداشته، آنگاه مرتکب این خطای بزرگ شده و آن اینکه بین آلفا و اُمگا بیست و چهار حرف دیگر هم وجود دارند و بین ابتدا یا آغاز و انتها یا پایان از لحاظ زمانی زمان حال هم وجود دارد و بین اول و آخر، وسط هم وجود دارد. در قرآن هم این اشتباه تکرار گردیده به شکل : هوالاول، هوالآخر. در این آیه اشتباه اینست که کلمه الوسط از قلم افتاده است، حال عمدا یا سهوا. اما بخش دوم آیه به شکل : هو الظاهر و الباطن حقیقت دارد. خدا فقط اول و آخر نمی باشد طوریکه وسط اول و آخر چیز دیگری غیر از او باشد بلکه پیوند اول و آخر یعنی وسط هر چیز و هر کس هم هست. عالم غیب و امر و ملکوت در نهایت حاشیه بالائی هستی و وجود بیکران و عالم شهود و خلق و ملک در نهایت حاشیه پائینی آن قرار ندارند بلکه بر هم منطبق اند. چرا ؟ چون هستی و وجود بیکران دارای حاشیه نمی باشد چه چپ و چه راست، چه جلو و چه عقب، چه بالا و چه پائین، چه شرق و چه غرب، چه شمال و چه جنوب. خدای یکتا، احد و واحد فقط واجب الوجود نمی باشد بلکه امکان الوجود هم هست. فقط علت نمی باشد بلکه معلول هم هست. تنها خالق نمی باشد بلکه مخلوق هم هست. نتیجه اینکه آنانیکه مثل افلاطون عالم ایده و ماوراء طبیعت را در نهایت بیرون بالا و عالم محسوسات یا طبیعت را در نهایت درون و پائین می پندارند یا دو عالم یکی غیب و امر و ملکوت از یکطرف و دیگری شهود و خلق و ملک از طرفی دیگر را جدا و بریده و دور افتاده از هم می پندارند یا علت و معلول کل و خالق و مخلوق را دو چیز جدا از هم می پندارند، گمراه و مشرک محسوب میشوند. خدای حقیقی و واقعی هیچ تکالیف سنگینی از قبیل ستایش و پرستش، نیایش و مناجات، دعا و عبادات ، طاعات و بندگی، تسبیح و ذکر، زیارت اماکن به اصطلاح مقدسه، احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها، تعیین قبله گاه و اوقات شرعی را بر سر راه و در پیش پا و روی انسان قرار نداده است. وعده های بهشت و جهنم از طرف خدای حقیقی و واقعی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از آئین و دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و در حافظه تاریخ. خدای حقیقی و واقعی افراد انسانی را در جوامع مختلف بشری به دو بخش وسیع، دو جبهه یا جناح بزرگ؛ یکی موئمنین و دیگری کفار تقسیم ننموده بلکه انبیا و اولیا آیینی و دینی طرفداران و پیروان اندیشه ها، افکار، خیالات، اوهامات، گفتار ها، اعمال و سنت های خودرا موئمن و بیگناه و مخالفین را کافر و گناهکار نامیده اند. آن تقسیم بندی مصنوعی - کذائی - دروغین - گمراه کننده و فریب دهنده تاکنون ادامه یافته و تا آینده های دور دست هم ادامه خواهد داشت.
نتیجه کلی اینکه خدای حقیقی و واقعی یک موجود دین دار نبوده و نمی باشد بلکه حکیم، دانشمند ( عالِم ) ، هنرمند، توانمند ( قادر ) ، خود آگاه و آگاه مطلق به همه چیز و همه کس است. خدای حقیقی و واقعی همه افراد انسانی ( منجمله دینداران و آتئیست ها ) را بدون هیچگونه تبعیض و استثنائی به یک سهم مساوی دوست دارد. عشق و محبت و فیض و بخشش خدای حقیقی و واقعی بطور مطلق یکطرفه یا یک جانبه اند و هیچگاه به پاسخگویی از طرف مخلوقات منجمله انسان هیچگونه نیازی نداشته، ندارند و نخواهند داشت.
عشق و زندگی روئیایی - برزخی در طول این سفر دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی از یکطرف و عشق و زندگی واقعی - معادی از طرفی دیگر ( هردو با کمیت و کیفیت بهشت برین ) بطور مطلق مستقل از کلیه پندار ها و گفتار ها و رفتار های نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی صورت می پذیرند . در این زمینه : خاطر و احساس و اندیشه و فکر و خیال انسان به ویژه خود ما ایرانیان راحت و آسوده باد.
در پایان کلام کودکانه امروز خود تکرار دو بیت شعر با اقتباس از سعدی :
ز بند و کمند عشق تو ای یار هیچ امید رهایی و رستگاری نیست/ کَی توانند گریزند مخلوقات زین داغ نهاده بر سر و دل و دست/
یکا ( ی ) ویژه:توحید خاص.
یکا:توحید.
یک پیشوا و مرجع تقلید دین یهود یافت نمی شود که بدون نام های آبراهام ( ابراهیم ) ، ایساّک ( اسحاق ) ، جاکوب ( یعقوب ) و موسا ( موسی ) و کتاب تَورا ( تورات ) بهمراه پیوست های آن تحت عنوان عهد یا پیمان و
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یا وصیت نامه قدیم و واژه های آقا، سرور ، یاهوَه به خدا اعتقاد و ایمان و امید داشته باشد. یک پیشوا و مرجع تقلید دین مسیحیت یافت نمی شود که بدون نام ایسا ( عیسی ) و آنهم با تلفظ های یِزوز و جی زِز به زبان های غربی با حروف لاتین به شکل Jeus ( که در اصل و ریشه به زبان فارسی - آرامی به شکل جی سوز بوده ) و کتاب ایوان گلی های چهارگانه ( اناجیل اربعه ) بهمراه پیوست های آن تحت عنوان عهد یا پیمان و یا وصیت نامه جدید و واژه های آقا، سرور ، پدر آسمانی و روح مقدس به خدا اعتقاد و ایمان و امید داشته باشد. یک پیشوا و مرجع تقلید دین اسلام یافت نمی شود که بدون نام محمّد و کتاب قرآن و کلمه الله به خدا اعتقاد و ایمان و امید داشته باشد. از این حقیقت و واقعیت چه نتیجه معقول و منطقی می توان گرفت غیر از اینکه این نام ها و کتاب ها و واژه ها چیز دیگری نیستند غیر از حائل ها، حجاب ها یا پرده های ضخیم و نفوذ ناپذیر که در پیشگاه بیکران و بینهایت خداوند متعال حقیقی و واقعی بر روی سر و دل، حواس و فهم و عقل پیروان کشیده شده تا نتوانند اورا ببینند، بشنوند، ببویند، بچشند و لمس کنند ( در قالب جزئیات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی ) . نتیجه اینکه تا این پرده ها ( سدها و موانع عبور ناپذیر ) نیفتند یا کنار زده نشوند، پیروان این سه دین به اصطلاح توحیدی، وحیانی ، الهی و آسمانی چه بزرگ و چه کوچک ( چه صغیر و چه کبیر ) در طول زندگی دنیوی خود با خدای حقیقی و واقعی هرگز آشنا نخواهند گردید. تاوان سنگین این گمراهه روی های بنیادی عبارت است از نزاع ها، دعواها، جنگ ها، سر و دست و پا شکنی ها و خونریزی ها بین پیروان این سه دین ( کلامی در بالا و راس و جسمانی در پائین و قاعده مخروط ) . خدای دینی و فلسفی و عرفانی منجمله بیخدائی آتئیستی فقط لفظ یا کلمه و یا واژه اند در زبان و خط ( نوشته شده روی کاغذ ) و مفهوم محض و ایده انتزاعی در فهم و عقل محدود و ناقص انسانی و درست به همین دلیل در خارج از ذهن هیچ مصداق و مثال بیرونی ندارند. آئین یکتا پرستی از طرف خداوند متعال حقیقی و واقعی ( یعنی خدا از دیدگاه علمی و نه دینی و فلسفی و عرفانی ) و به امر و خواست وی از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده و هیچ پدیده دیگری نیست غیر از فرزند راستین، وارث برحق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی. آیه محوری و مرکزی قرآن یعنی آیه توحید و شهادت به اختصار بصورت : لا اله الا الله، در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه خود پیامبر اسلام به معنای زیر بوده است: نه اله بلکه الله. خدای متعال حقیقی و واقعی، حکیم و دانشمند و قادر و خودآگاه و آگاه مطلق به همه چیز، سبحان و کریم و رحیم و رحمان، دانا و توانا و گویا و شنوا و بینا و بویا و چشا و لمس کننده، نه تنها صاحب یا مالک بلکه خود عوالم غیب و شهود، امر و خلق، ملک و ملکوت هم می باشد بر رویهم به شکل ظاهر و باطن. نه تنها لازمان و لامکان بلکه به یک سهم مساوی هم بیزمان و بیمکان و هم بازمان و بامکان بر رویهم هم مطلق و هم نسبی. این خدای حقیقی و واقعی که بی نیار مطلق است هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از محیط و محتوای مجموعه گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار. خداوند متعال با حفظ وحدت و یگانی خویش، هستی و وجود بیکران یا بینهایت خود را به واحد های مطلقا مساوی و بیشمار تقسیم نموده است. این عمل تقسیم در کلیه جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و بیشماری و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده های بی پایان هرگز خاتمه نمی یابد یعنی به پایان نمیرسد. این است بیان گوشه ای از معنای توحید از دیدگاه علمی. یک نکته بسیار مهم اینکه خدای حقیقی و واقعی در محتوای هرکدام از جهان های بیشمار دارای هفت جمال و جلال کلی می باشد بصورت هفت سامان یا نظام کلی کوانتمی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست.
توحید در عربی به معنی تک خداپرستی است و این گونه باور، بنیادی ترین اصل اعتقادی در اسلام و به معنای یکتا و بی مانند دانستن خدا و همچنین بی شریک بودن او در آفریدن جهان هستی است. نخستین جملات محمد، پیامبر اسلام، در آغاز فراخواندن مردم به اسلام، حاوی گواهی دادن بر یکتایی خدا و پرهیز از چندخداپرستی بوده است. توحید همچنین در قرآن و روایات نقل شده از امامان شیعه، مورد توجه قرار گرفته و سورهٔ توحید در همین موضوع است.
... [مشاهده متن کامل]
در فرهنگ اسلامی تک خداپرستی امری بایسته و چندخداپرستی نکوهیده اعلام شده است. چندخداپرستی را در اسلام شِرک می نامند که در متون و گفتمان اسلامی بار منفی زیادی دارد.
متکلمان مسلمان برای تک خداپرستی مراتبی برشمرده اند، از این قرار:
• توحید ذاتی ( تک خدایی سرشتین ) به معنای باور به یگانگی ذات خدا.
• توحید صفاتی ( تک خدایی ویژگی ها ) به معنای یکی بودن ذات الهی با صفات او.
• توحید افعالی ( تک خدایی کرداری ) به معنای آنکه تمام نیرو ها وحرکات در جهان از یک ذات است.
• توحید عبادی ( تک خدایی نیایشی ) به معنای آنکه جز خدا کسی سزاوار پرستش نیست.
این موارد، چهار مرتبه در باور به توحید است که اولین مرتبهٔ آن توحید ذاتی و بالاترین مرتبه، توحید افعالی است.
روحانیان شیعه، در آثار فراوانی به مسئله تک خداپرستی پرداخته اند؛ برخی از این کتاب ها به طور مستقل دربارهٔ توحید است و برخی دیگر، بخشی دربارهٔ توحید دارند.
( کتاب التوحید شیخ صدوق، گوهر مرادعبدالرزاق لاهیجی، الرسائل التوحیدیه علامه طباطبایی و توحید مرتضی مطهری، از این موارد است ) . گروهی از اهل سنت ازجمله ابن تیمیه، محمد بن عبدالوهاب و عبدالعزیز بن باز، اعتقاد به شفاعت و توسل به پیامبران و اولیای الهی پس از مرگ آنان را از نشانه های چندخداپرستی و عدم باور به توحید عبادی دانسته اند. شیعیان در پاسخ می گویند که بر خلاف بت پرستان، پیامبر را ربّ و زمامدار هستی نمی دانند و قصدشان از تکریم پیامبران و اولیای الهی، تقرب جستن به پروردگار از طریق آنهاست.
قرآن انسان را به طور ذاتی و از ابتدا یکتاپرست می داند:
پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی دانند. ( روم ۳۰ )
... [مشاهده متن کامل]
در فرهنگ اسلامی تک خداپرستی امری بایسته و چندخداپرستی نکوهیده اعلام شده است. چندخداپرستی را در اسلام شِرک می نامند که در متون و گفتمان اسلامی بار منفی زیادی دارد.
متکلمان مسلمان برای تک خداپرستی مراتبی برشمرده اند، از این قرار:
• توحید ذاتی ( تک خدایی سرشتین ) به معنای باور به یگانگی ذات خدا.
• توحید صفاتی ( تک خدایی ویژگی ها ) به معنای یکی بودن ذات الهی با صفات او.
• توحید افعالی ( تک خدایی کرداری ) به معنای آنکه تمام نیرو ها وحرکات در جهان از یک ذات است.
• توحید عبادی ( تک خدایی نیایشی ) به معنای آنکه جز خدا کسی سزاوار پرستش نیست.
این موارد، چهار مرتبه در باور به توحید است که اولین مرتبهٔ آن توحید ذاتی و بالاترین مرتبه، توحید افعالی است.
روحانیان شیعه، در آثار فراوانی به مسئله تک خداپرستی پرداخته اند؛ برخی از این کتاب ها به طور مستقل دربارهٔ توحید است و برخی دیگر، بخشی دربارهٔ توحید دارند.
( کتاب التوحید شیخ صدوق، گوهر مرادعبدالرزاق لاهیجی، الرسائل التوحیدیه علامه طباطبایی و توحید مرتضی مطهری، از این موارد است ) . گروهی از اهل سنت ازجمله ابن تیمیه، محمد بن عبدالوهاب و عبدالعزیز بن باز، اعتقاد به شفاعت و توسل به پیامبران و اولیای الهی پس از مرگ آنان را از نشانه های چندخداپرستی و عدم باور به توحید عبادی دانسته اند. شیعیان در پاسخ می گویند که بر خلاف بت پرستان، پیامبر را ربّ و زمامدار هستی نمی دانند و قصدشان از تکریم پیامبران و اولیای الهی، تقرب جستن به پروردگار از طریق آنهاست.
قرآن انسان را به طور ذاتی و از ابتدا یکتاپرست می داند:
پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی دانند. ( روم ۳۰ )
توحید در اسلام بسیار ساده است و سادگی توحید مهمترین ویژگی پیام پیامبر اسلام است.
در اسلام هیچ کس در جبروت و قدرت با خداوند یگانه، شریک نیست.
حتی پیامبر هم عبد و بنده اوست.
قولوا لا اله الا الله تفلحوا
در اسلام هیچ کس در جبروت و قدرت با خداوند یگانه، شریک نیست.
حتی پیامبر هم عبد و بنده اوست.
قولوا لا اله الا الله تفلحوا
عاشق اسم توحید هستم چون اسم شوهرمه و خودشم مثل اسمش تکه، بینظیره، خدا حفظش کنه🥰
🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
... [مشاهده متن کامل]
13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
... [مشاهده متن کامل]
13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس
خداپرست
خدا را یگانه دانستن
یکتا پرست
اقرار به یکانگی خدا
خدا را یگانه دانستن
یکتا پرست
اقرار به یکانگی خدا
اسم بابامه من اسم توحید را خیلی دوست دارم من به این اسم افتخار می کنم که در جهان این اسم را دوست دارم جم
توحید : توحید ( عربی ) یگانه دانستن خداوند، یکتاپرستی، اعتقاد به وحدانیت خدا
توحید : یگانگی و اقرار به وحدانیت خدای تعالی جل شأنه. به خدای یگانه ایمان داشتن. یگانه پرستی. یکتاپرستی.
توحید: /to ( w ) hid/ توحید ( عربی ) 1 - ( در ادیان ) یگانه دانستن خدا؛ اقرار به یگانگی خداوند، یکتا پرستی؛ 2 - اخلاص؛ 3 - ( در تصوف ) مرحله ای از سلوک در آن، سالک ذهن خود را از هر چه غیر حق است، خالی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
می کند و جز به خداوند به چیزی توجه ندارد؛ 4 - ( اَعلام ) نام شهری در شهرستان شیروان و چرداول در استان ایلام.
یکتادپرستی
یکتا
سلام توحید به معنی یکتا پرستی
خدایی که یکتاست و همتایی ندارد
- اصل مشترک دعوت پیامبران
معتقد بودن به خداوند که تنهامبدا و خالق جهان است، معانی دیگر تنها مالک زمین خداوند است و او تنها ولایت کننده و سرپرست جهان است
هوالعلیم
توحید یعنی خداوند را به یگانگی دانستن،
اقرار به وحدانیت خداوند.
که یکی هست وهیچ نیست جز او
وحده لا اله الا هو
توحید یعنی خداوند را به یگانگی دانستن،
اقرار به وحدانیت خداوند.
که یکی هست وهیچ نیست جز او
وحده لا اله الا هو
یکتا پرستی
ستایش
همه امور از ریز و درشت تنها به اراده یکی انجام می شود.
اخلاص و یگانه بودن
اخلاص، یگانه بودن
ستایش کردن
اقرار به یگانگی خدا ، یکتا پرست ، اخلاص
توحید به طور کلی معنای یکتا بودن و یگانه بودن، یکی بودن، و در قرآن و معارف اسلامی به معنی یکی و بی همتا بودن خدا را می دهد
یعنی تنها
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)