توحش

/tavahhoS/

    barbarization
    horror
    unsociableness
    savagery

مترادف ها

ferity (اسم)
وحشیگری، توحش

primitivism (اسم)
توحش، بدویت، اتکا به مبادی اولیه

پیشنهاد کاربران

با سلام:توحش بستر ویا مصدری ( زمینه ای ) که می تواند بر وقوع فعلی یا رخ دادن حالتی دلالت دارد. وحشی شدن. وحشی گری
عقب ماندگی
از جذابیت خارج شدن
بربریسم