rich (صفت)دولتمند، پر پشت، فاخر، با شکوه، نفیس، حاصلخیز، بانوا، گرانبها، غنی، توانگر، زیاده چرب یا شیرینwealthy (صفت)دولتمند، دارا، چیز دار، بانوا، پولدار، غنی، توانگر، ثروتمند
بسیارمال ؛ غنی. متمول. توانگر. باثروت : بازرگانی بود بسیارمال. ( کلیله و دمنه ) . بازرگانی بسیارمال آمده است. ( سندبادنامه ص 158 ) .توانگر به معنی ثروتمند است.All - sufficientمتمولتمول+ عکس و لینک