توابع

/tavAbe~/

    dependencies
    suburbs
    functions
    [math.] functions

مترادف ها

environs (اسم)
پیرامون، اطراف، دوروبر، حومه، توابع، حول و حوش

پیشنهاد کاربران

توابع: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
لَمبیتان ( سنسکریت: lambita تابع با پسوند جمع �ان� )
اطراف. بخش

بپرس