تهییج

/tahyij/

    exciting
    stimulation

فارسی به انگلیسی

تهییج شده
excited

تهییج نشدنی
stolid

تهییج کردن
awaken, excite, goad, prompt, rouse

مترادف ها

incitement (اسم)
فتنه انگیزی، تحریک، انگیزش، تهییج

fret (اسم)
ساییدگی، تحریک، هیجان، اذیت، جیغ، تهییج، اخم، ترشرویی، بی حوصلگی

excitement (اسم)
تحریک، هیجان، غلیان، شور، تهییج

fry (اسم)
گروه، بریانی، تخم، تهییج، گوشت سرخ کرده، حیوان نوزاد

incitation (اسم)
محرک، تحریک، اغوا، انگیزش، انگیزه، تهییج، وادارسازی

پیشنهاد کاربران

پیشنهادِ واژه :
برابرپارسیِ واژه یِ " تحریک، تهییج، به پیش واداشتگی " واژگانِ
1 - فراگیزِش ( از " فراگیختن/فراگیز - به همراهِ پسوندِ " ِش" ) ،
2 - فراگامِش ( از فراگامیدن/فراگام - به همراهِ پسوندِ " ِش" ) برابر با " excite " .
...
[مشاهده متن کامل]

برابرِ پارسیِ " تحریک کردن، تهییج کردن" نیز واژگانِ " فراگیختن، فراگامیدن" هستند.
نکته :فرگامیدن" در زبانِ پارسیِ میانه تورفانی آمده است.
هستند. پیشوندِ " فرا " عملگری برایِ نشان دادنِ " پیش، به پیش " است. در واژه یِ " excite " ، پیشوندِ " ex" عملگر " به بیرون" .
. . . . .
پَسگشت :
رویبرگهای 161 و 162 از بخش " Exkurs " - فرهنگنامه زبانِ ایرانیِ کهن ( کریستین بارتولومه )

تهییج
در گوشه منتهی الارب زیر تهییج نوشته
برانگیتن - برالیز - آلوز -
در رساله روحی انارجانی که به لهجه تبریز در سده یازده هجریست الوز والوز امده و پژوهنده در زیر ان این نوشته