impecunious (صفت)بی پول، تهی دستdepauperate (صفت)تهی دست، تقلیل یافتهindigent (صفت)تهی، خالی، تهی دست، تنگدستunfunded (صفت)تهی دست، بدون سرمایه، بی بودجهempty-handed (صفت)تهی دست، بدون هدیه، دست خالی، بی نوا
پاپتیآسمان جلتهی دست ؛ تنگدست. مفلس. نادار :تهی دست کاندیشه زر کندتمنای گنجش توانگر کند. نظامی.تهیدست=بیچاره ٬ فقیرآدم باید از هوشیاری خودش استفاده کنه نه از اینترنتفقیر. بی چیز. مفلس. ندار.فقیر بدبختنیازمنبی پول مترادف:فقیر متضاد:ثروتمندبی پول . فقیرفقیر . بی پول. بدبختدست خالیناتوانفقیر - بی چیز - بدبختفقیر. بدبخت. بیچارهبینوا، بی چیز، ندار، مفلس، فقیراسمانجلبدبختبی نوامسکینزاغه نشینفقیرمعنی فقیربی چیزمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)+ عکس و لینک