تهذیب

/tahzib/

    refining
    polishing
    accomplishment
    edification
    polish

مترادف ها

improvement (اسم)
پیشرفت، بهتر شدن، بهبود، تکمیل، تهذیب، تکامل، بهسازی

refinement (اسم)
تصفیه، تهذیب، پالایش، تزکیه، پالودگی

cultivation (اسم)
ترویج، زراعت، تربیت، کشت، تهذیب

edification (اسم)
تقدیس، تهذیب، تعلیم، عبرت، تهذیب اخلاق

reformation (اسم)
اصلاح، تهذیب، اصلاحات

پیشنهاد کاربران

تهذیب نفس با تحلیل تفس؛
وتحلیل نفس با تهذیب نفس؛
ممکن هست.
پاکش. پاکیزه. پاکیزگی. پاک. پاکند. پاکنده. پاکندگی. پاکندگیور. پاکندگیورزانه. پاکا. پاکانه. پاکی. پاکین. پاکانگ. پاکایش. پاکمند . پاکایگی. پاکاباشیگریی. پاکنمایانگیورزیگرایباورانه. پاکوش. پاکمند. پاکورز. پانباز. پوکتاب. پاکسا. پانکساری. پاکساریگرایانگیمندیورزانهباورمندی.
شب و روز جنگ می کنی و طالب تهذیبِ اخلاق زن می باشی ؟ و نجاست زن را به خود پاک می کنی؟ خود را در او پاک کنی بهتر است که او را در خود پاک کنی. خود را به وی تهذیب کن. سوی او رو و آنچه او گوید تسلیم کن ، اگرچه نزد تو آن سخن محال باشد .
( فیه مافیه ـ مولانا )
تهذیب ؛ یعنی حساب پس کشیدن و محاسبه کردن
کلمه ی تهذیب و حساب از یک ریشه با دو نگارش می باشد.
اصطلاح تهذیب نفس یعنی حساب پس کشیدن از نفس و محاسبه ی اعمال.
اگر فضای مفهومی اطراف کلمه ی تهذیب رو واکاوی کنیم به کلماتی خواهیم رسید که در نگاه اولیه ممکن است در ظاهر نامأنوس باهم باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

درک بهتر مطلب مرتبط با متن زیر؛
آمیتریس ؛ یک کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه ی آمیت و ریس. اگر خوب دقت کنیم دست خدا رو در ساخت این کلمه می توانیم ببینیم.
حرف ( آ ) در کلمه ی آمیت به لحاظ نزدیکی محل صدور آوا از ابزارهای کلامی در دهان قابل تبدیل به حرف ( ه ع ) می باشد و حرف ( ت ) قابل تبدیل به حرف ( د ) می باشد.
در بخش دوم حرف ( س ) در کلمه ی ریس قابل تبدیل به حرف ( ز ) می باشد. مثل موسیقی و موزیک.
کلمه ی آمید تغییر شکل یافته کلمه ی حامید به مفهوم حمد کننده و شکرگذار و ستایش کننده دارای مفهوم اولیه می باشد.
ادامه روند جریان مفاهیم در کلمه ی حامید و آمید مرتبط با کلمه ی اُمید و کلمه ی اُمید مرتبط با کلمه ی آمایش و آماربرداری می باشد
با این روند از جریان مفاهیم مرتبط با کلمه ی امید اینطور می شود تفسیر کرد؛ شخص امیدوار به شخصی گویند که با آمایش یا هامایش و تهذیب و محاسبه ی مسایل در زندگی امید به حصول در نتیجه یا ستاندن در مقوله ی ستایش را دارد. فلذا شخص آمیت یا حامید، شخص همت کننده و محاسبه گر و پردازشگر در مسایل زندگی است. و نتیجه پردازش و محاسبات، امید به ستاندن و حصول در نتیجه را در زندگی در پی دارد.
مجدد در ادامه ی این روند، دو کلمه ی امید و عَمد هرچند در کاربرد رایج امروزی ممکن است دو کلمه ی نامأنوس به نظر برسند ولی وقتی می گویند شخصی فلان کار را عمداً انجام داد یا عمدی در کار داشت یعنی این شخص آن کار را از روی حساب و کتابی و بر مبنای یک آمایشی انجام داده است. پس فلسفه ی حمد و شکرگذاری صرفاً یک فلسفه ی کلامی و علمی نیست بلکه حمد خداوند متعال را به جا آوردن یک مقوله ی عملی است و نیاز به همت دارد. یک اصطلاحی هم که در فرهنگ ما ایرانی ها مرتبط با این مطلب وجود دارد این است که شکر نعمت در استفاده از نعمت است مثلاً شکر نعمتِ فکر و چشم و بازو و دست و پا در به کار بستن و درست استفاده کردن از آن بر مبنای یک استفاده ی حساب شده است. و نتیجه ی این استفاده ی درست ؛ شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر نعمت، نعمت از کف بیرون کند. با این تفسیر که وقتی دست و بازویی که خداوند متعال به ما داده اگر اینها را به کار بزنیم و درست استفاده کنیم فکر و پا و دست و بازو قوی و قوی تر می شود.
ناگفته نماند که در فرهنگ نامگذاری ما ایرانی ها، ترک زبان های ما از کلمه ی حمد با ریخت حامید برای نامگذاری استفاده می کنند.
بخش دوم کلمه ی آمیتریس که ریس باشد اگر فقط از یک مسیر، جریان مفاهیم این کلمه را دنبال کنیم مرتبط با کلمه ی رایس و پرایس و پرایز به معنی تغذیه کردن و تغذیه شدن دارای مفهوم می باشد. کلمه ی رایس مرتبط با کلمه ی پرایس و پریز و پُرس و پارس و پرسش و خیلی کلمات دیگر می باشد.
تهذیب ؛ مرتبط با کلمه ی حساب یعنی حساب پس کشیدن و محاسبه کردن
کلمه ی تهذیب و حساب از یک ریشه با دو نگارش می باشد.
اصطلاح تهذیب نفس یعنی حساب پس کشیدن از نفس و محاسبه ی اعمال.
اگر فضای مفهومی اطراف کلمه ی تهذیب رو واکاوی کنیم به کلماتی خواهیم رسید که در نگاه اولیه ممکن است در ظاهر نامأنوس باهم باشند.
روند کلمات مرتبط با کلمه ی حامد در تلاطم لاتین وار کلمات در پاتیل کلمه ی آمیتریس؛ حامید همت هامایش آمایش امید حساب محاسبه تهذیب

تهذیب یعنی پاکسازی کردن
سلیم
تهذیب: واژه ای ست که برخی آن را فارسی میدانندیعنی نگهداری؛ برخی هم اربی می دانند به معنی پاکیزه کدن یا پاکیزه سازیدر هر صورتبه دوگونه برابری می کنم مانند تهذیب اخلاق که برابری اش در دو گونه چنین ست:
* تهذیب اخلاق: منش نگهدار.
** تهذیب اخلاق: پاک منش.
خنثی کردن