تهاجم

/tahAjom/

    invasion
    offence
    aggression
    assault

فارسی به انگلیسی

تهاجم امیز
offensive

تهاجم کردن
to make an attack

مترادف ها

invasion (اسم)
استیلاء، تعرض، تاخت و تاز، تهاجم، هجوم

incursion (اسم)
تعدی، تاخت و تاز، غارت، تهاجم، تاراج و حمله، غارتگری

inroad (اسم)
تعدی، حمله، تاخت و تاز، تکش، تهاجم، هجوم

foray (اسم)
حمله، تاراج، تهاجم، چپاول

پیشنهاد کاربران

تازش
رِم
واژه تهاجم
معادل ابجد 449
تعداد حروف 5
تلفظ tahājom
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( تَ جُ ) [ ع . ] ( مص ل . )
آواشناسی tahAjom
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع واژگان مترادف و متضاد
تهاجم :
1. Offensive آفند - حمله
2. Invasion
Cultural Invasion : تهاجم فرهنگی
Cultural Conflict : تضاد/تعارض/ناسازگاری فرهنگی
یورش، تاخت و تاز
تهاجم ( INVASION ) :[اصطلاح جامعه شناسی] مفهومی که در بوم شناسی برای اشاره به هجوم یک نوع جدید به ناحیه ای که قبلاً تحت تسلط انواع دیگر بوده است، به کار می رود.
منبع https://rasekhoon. net

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
سَماپ ( سنسکریت: سَماپَد )
اَویدا ( اوستایی )
پَرامَر ( سنسکریت: پَرامَرسَ )

بپرس