ته

/tah/

    bedrock
    bottom
    end
    floor
    foot
    seat
    stump
    terminal
    tip
    base
    breech

فارسی به انگلیسی

ته بر
breech - loading

ته بندی
food eaten before a regular meal or before drinking, snack

ته پر
breech-loading

ته پیاله
a half, heel - tap

ته تاقه
remnant

ته تراشی
close shave

ته تغاری
last-born

ته تفنگ
stock

ته توپ روبان و پارچه
remnant

ته چک
counterfoil or stub, counterfoil

ته دروغ
a tissue of lies

ته دریا
bottom, seabed, davy joness locker

ته دریایی
underseas

ته دوزی
binding

ته دیگ
burnt portion adhering to the pan

ته رنگ
tint, tincture, tinge, tone, undertone

ته رنگ دادن
touch

ته رنگ زدن
tinge

ته رنگ زدن به
tint

ته ریش
stubble, whiskers, five oclock shadow

مترادف ها

base (اسم)
باز، ریشه، تکیه گاه، زمینه، پایه، پایگاه، اساس، بنیاد، مبنا، مرکز، شالوده، ته، بناء، ته ستون، صدای بم، عنصر

stub (اسم)
ریشه، کوتوله، ته، کنده، ته چک، ته سیگار، ته سوش، ته بلیط

bottom (اسم)
پا، زیر، کف، کشتی، ته، بن، پایین، غور

bed (اسم)
فراش، کف، ته، بستر، رختخواب، باغچه، خوابگاه، طبقه

heel (اسم)
عقب، ته، پاشنه، پاشنه جوراب، پشت سم، پاهای عقب، پاشنه کف

butt (اسم)
هدف، مسخره، بشکه، ته، ضربت، ضرب، کپل، ته قنداق تفنگ، بیخ، ته درخت

extremity (اسم)
سر، شدت، ته، طره، انتها، غایت، نهایت، حد نهایی

fundament (اسم)
پایه، اساس، بنیاد، ته، پی

پیشنهاد کاربران

ته در مازندران بر اساس جمله ممکن است معنی متفاوت بدهد ولی در بیشتر جاها چم تو را دارد .
یک نمونه ساده :
تِه دست
دست تو
دردی=
کنایه از آخر و انتهای هر چیز. درد.
- دردی شب ؛ کنایه است از آخر شب. ( از آنندراج ) : چون وقت به دردی شب کشید و کیفیت شراب زور آورد فرورفتگی خواب با او هم آغوش شد. ( اکبرنامه ، از آنندراج ) .
بن، بیخ، ریشه، پس، بنیاد، ژرفنا، عمق، قعر، آخر، انتها، پایین، زیر، منتهاالیه
هوالعلیم
تَه : ریشه ؛ انتها ؛ آخر ؛ بنیاد ؛ زیر. . . .
[ ت َ ] ( اِ ) در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه /ته /از کلمه ی تگ ( tag ) استفاده می شود چون کلمه تگ در قدیم هم استفاده می شده است به نظر می رسد کلمه ی ته از تغییر و تحول کلمه ی تگ به وجود آمده است دهخدا
...
[مشاهده متن کامل]
در فرهنگش تگ را علاوه بر معنی ته معانی بن و پایین هم برای آن در نظر گرفته است در گویش بهابادی چون کلمه تگ کلمه ی عمومی تری است متناسب با جمله معنی ته یا پایین می دهد در مثال تگ حوض تگ معنی ته می دهد نه پایین اما در مثال خودکار از روی میز افتاد تگ در این حالت معنی پایین می دهد و نه ته.

در زبان لری بختیاری به معنی
تو. شما
Toh

بپرس