تنگی

/tangi/

    extremity
    lankness
    narrowness
    scarcity
    tightness
    stricture
    [fig.] scarcity
    difficulty
    pinch

مترادف ها

desolation (اسم)
پریشانی، دل تنگی، تنگی، خرابی، ویرانی، تاراج، خرابکاری

drought (اسم)
خشکی، تنگی، خشک سالی، تشنگی

constriction (اسم)
انقباض، تنگی، تنگ شدگی، قبض مزاج

stricture (اسم)
تنگی، جراحت، ضیق، باریک بینی

drouth (اسم)
خشکی، تنگی، خشک سالی، تشنگی

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی تنگ از ریشه ی واژه ی تنگ و ی فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

تنگیتنگیتنگیتنگیتنگی
ضَیق
سیاسی. ❇
ضر
طایفه بندونی ایل بختیاروند
تیره تنگی
تیره بنی تنگی
شیاسی
کایدان شیاس
شیران
بوگر
سراوکی
سوتکی
. .
. .
. .
. .
ضیق