تنزیل

/tanzil/

    revelation
    sending down
    discount
    interest
    [rare.] revelation

فارسی به انگلیسی

تنزیل پول
usury

تنزیل خوار
usurer

تنزیل کردن
to discount, to borrow on interest

مترادف ها

decrease (اسم)
کاهش، تنزیل

reduction (اسم)
کاهش، اختصار، تبدیل، تقلیل، تنزیل، احیا، ساده سازی، احاله

interest (اسم)
سهم، سود، مصلحت، علاقه، دلبستگی، فرع، تنزیل، بهره

پیشنهاد کاربران

سلیم
تنزیل: واژه ای اربی ست برابری اش در فارسی برون نمایی ست که همان آشکار گویی سخنان خداوندی برای پیامبران ست.
سلیم
تنزیل: کم کم فرو فرستادن که بیشتر در باره آیات قرآنی بکار می رود
بسیاری از مفسران و قرآن پژوهان عقیده دارند که انزال به معنای نزول دفعی قرآن است و تنزیل به معنای نزول تدریجی آن بنابراین دو گونه نزول برای قرآن قائل شده اند: نزول یکباره در شب قدر، و نزول تدریجی در طول دوره رسالت.
...
[مشاهده متن کامل]

اما برای یادسپاری آسان تر چه باید کرد؟
پاسخ: برای یادسپاری آسان تر می توان با کلمات بازی کرد. در این جا هم برای یادسپاری آسانتر معنی تنزیل که به معنای نزول تدریجی قرآن است می توان اینگونه فرض کرد که حرف اول کلمه ی تنزیل یعنی ت از تدریجی بودن آن حکایت می کند چراکه در ابتدای کلمه ی تدریجی، حرف ت وجود دارد.

Discounting loan
( در بازرگانی ) وام پیش از موعد پرداخت خریدار است که بانک فروشنده از منابع خود به فروشنده اعطا می کند.
نزول
کلمه ( تنزیل ) بر تدریج دلالت دارد، همچنان که کلمه ( انزال ) بر نزول یکپارچه دلالت می کند.
فروفرستادن، نازل کردن
نازل کرد
نازل کردن
اندک اندک فرو آوردن

بپرس